روزانه در دنیای فیلم چه میگذرد ؟



کسب نقش و نگار در اقتباس بسیار پیش بینی شده نتفلیکس از سری رمان ها و داستان های کوتاه آندرژیا ساپکوفسکی از سری برنامه های Witcher برای بسیاری از افراد در گروه نسبتاً بزرگ این نمایش ، از جمله هنری کاویل ، لیستکنار A ، بود. اما برای بازیگری که شاهزاده سیری را بازی می کرد ، همچنین یک تجربه "عجیب" و "گیج کننده" بود.

در مصاحبه با دیجیتال جاسوسی ، فریا آلن فرایندی هرج و مرج را که او را به نقش ملکه آینده سینترا و بخش یتیم جرالت شکارچی هیولا سوق داد ، توضیح داد. این یک سفر طولانی و مبهم بود که در یک مقطع ، بازیگر زن گفت ، او مطمئن نیست برای کدام شخصیت او واقعاً مورد استماع قرار گرفته است.

آلن به اشتراک گذاشت: "خوب ، اساساً ، کل مراحل استماع بسیار گیج کننده بود ، باید اعتراف کنم." "من هرگز کاملاً نمی دانستم که چه اتفاقی می افتد ، یا حقیقت چیست ، یا شخصیت من واقعاً برای چه کارهایی پیش می رفتم یا چه شخصیتی را داشتم - آیا برای شخصیت ها نام کد وجود داشت."

نقش Witcher که فریا آلن در ابتدا داشت
فریا آلن به عنوان سیری در فیلم The Witcher Netflix Netflix

برای استودیوها و تیمهای خلاق در پشت پروژه های با بودجه بزرگتر هالیوود امری عادی و محرمانه درمورد تصمیمات تولیدی خود نیست. مارول به دلیل استفاده از کد های پروژه های عجیب و غریب یا حتی خنده دار مشهور است ، و همچنین سایر حق رای دادن های معروف مانند بیگانه ، ایندیانا جونز و ماتریکس. اما در مورد آلن ، بازیگر زن در واقع هیچ کدوم از دستگاه تولید فریبنده را گول نمی زد. سردرگمی او در مورد اینکه او چه نقشی را کسب کرده است ، نتیجه چیز دیگری است که اغلب در هالیوود اتفاق می افتد: بازیگری مجدد.

آلن فاش کرد که در ابتدا به او پیشنهاد شده است که نقش Marilka ، دختر alderman Blaviken و دختر جوان انسان که کمک می کند تا جادوگر متصل کننده و استاد Illusionist Stregobor ، جرالت را به قتل یک شاهزاده خانم سابق کینه توز کمک کند. آلن پس از اطلاع از قسمت مورد انتظار خود ، تماسی دریافت کرد که چندین عضو اصلی تیم تولید Witcher برای عبور از اقیانوس اطلس برای دیدن او عبور می کنند.

این بازیگر زن به دیجیتال جاسوسی گفت: "من واقعاً نمی دانستم چه اتفاقی افتاده است. صحنه هایی به من داده شد و آنها را انجام دادم. اما آنچه که می دانم این است که آنها به من گفتند که من Marilka هستم." "روز بعد ، آنها به من زنگ زدند و گفتند:" [علیک ساخاروف] ، که مدیر آن است و لورن ، نشان دهنده نمایش ، با برخی از تولید کنندگان از لس لندن به لندن می آیند تا من را برای سیری ببینند. " من مثل این بودم: می دانستم که سیری نقش اصلی را دارد. "

کل تیم دوباره بررسی کردند که نقش آلن در سریال های فانتزی نتفلیکس چه خواهد بود ، اما بازیگر زن گفت که کارگردان بازیگری ، سوفی هلند ، نیروی محرک واقعی این نگاه دوم است.

کارگردان بازیگری Witcher نگاه دوم به فریا آلن داد
فریا آلن به عنوان سیری در Witcher Netflix

در حالی که جوی بتی ، همکار ستاره Witcher ، آلوی ، لورن اشمیت هیسریش و کارگردان بازیگری ، سوفی هلند با لباس پوشیدن به عنوان جاسکی بارد و یادگیری بازی کردن لوت ، wooed showunnerner Lauren Schmidt Hissrich و کارگردان بازیگری را بازی کرد ، چیز خاصی نبود که بازیگر انگلیسی آن زمان 16 ساله برای کسب شانس دوم از هلند. در حالیکه آلن به دیجیتال جاسوسی گفت ، هلند از هیلریش خواست که پیراهن جوان را برای نقش اصلی با انتظار زیاد فن و اامات شخصیتی خاص در نظر بگیرد.

آلن گفت: "سوفی هلند ، مدیر بازیگران ، به [هیسریش] گفت ،" من واقعاً فکر می کنم شما باید او را برای سیری در نظر بگیرید "- حتی اگر آنها به دنبال جوان تر از من بودند." "روز بعد ، فهمیدم آن قسمت را دارم. بنابراین به نوعی شبیه بود ،" آیا پس از آن دو نقش کردم؟ "

وی ادامه داد: "این یک تجربه واقعاً عجیب و گیج کننده بود. اما منظور من این است که من در نهایت به آنجا رسیدم. من سیری هستم ، نه ماریلکا."

بازیگران قبل یا در شروع تولید به اندازه کافی بازیگران می شوند که مبادله ای از نقش ها همه چیز غیر عادی در نظر گرفته نمی شود. اما برای یک بازیگر در حال رشد مانند آلن که هیچ ایده ای نداشت که تیم خلاق Witcher واقعاً در روند بازیگری گسترده خود چطور حرکت می کند ، سردرگمی در مورد اینکه در واقع چه نقشی را پشت سر می گذارد یک پاسخ کاملاً قابل درک و معقول است. این همه روز نیست که شخصی از یک شخصیت تک قسمت به سمت بازیگر نقش مهمی در یکی از سریال های تلویزیونی سال 2019 در نظر گرفته شود.

ظاهر جوان و فرمان عاطفی فریا آلان به او کمک کرد تا در نقش سیری موفق شود
فریا آلن به عنوان سیری در Witcher Netflix

این تجربه شاید برای آلن عجیب و غریب بوده باشد ، اما مدیر بازیگران The Witcher پیش از این توضیح داده بود که این نتیجه یک روند شنیداری پیچیده است که تا زمان آلن گزینه های معدودی داشت. در حقیقت ، ریخته گری هر یک از گروه های Witcher در خارج از انتخاب نسبتاً سریع و قطعی آنیا چالوترا که نقش علاقه دوباره عشق دوباره به جرالت و جادوگر قدرتمند Yennefer را بازی می کند ، یک اقدام گسترده و دشوار برای بازیگران و تیم تولید بود به طور یکسان

هلند در یک ویژگی منحصر به فرد درباره بازیگران Witcher گفت: "این روند کاملاً روندی بود ، فقط صدها و صدها دختر که ما برای [سیری] دیدیم. فقط سعی در یافتن شخصی خاص داشتیم." "شاید دو دختر از صدها نفر

که می دیدیم می توانستیم آن نقش را بازی کنیم ، بنابراین وقتی [فریا آلن] را دیدیم مورد تعجب قرار گرفتیم. "

گرفتن شخص "مناسب" برای سیری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است ، و هلند گفت وقتی این تیم آلن را در نقش خود دوباره بررسی کرد ، "همه افراد عاشق او شدند." این تا حدودی به دلیل شعور جوانی و جذابیت "هزاره" او ، بلکه همچنین عمق عاطفی و فرمان آلن بود که در آن جلسه استماع لندن نشان داد. همانطور که هلند خاطرنشان کرد: "یافتن دختری که 16 سال داشت و می توانست به روشی واقعاً عاطفی منتقل کند ، از دست دادن پدر و مادرش ، از دست دادن پدربزرگ و مادربزرگهایش ، به این دنیا رانده می شود که او نمی داند و به تنهایی زنده مانده است. تصور کنید 16 ساله باشید و سعی کنید این را نشان دهد؟ وقتی برخی بازیگران 35 ساله می جنگند ، ما می دانستیم که او باید ویژه باشد. "

روند ریخته گری سیری با سایر موضوعات پیچیده بود
فریا آلن آندریاس رنتز / گتی ایماژ

با یافتن کسی که بتواند قوس رشد پیچیده سیری را بر عهده بگیرد ، ظاهر جوان و شگفت انگیز خود را حفظ کند و به همراه همشهریانش شیمی باورپذیری را تحویل دهد ، دید که هیسریش و هلند در جستجوی بالا و پایین برای بازیگر مناسب بودند. این سفر بود که آنها را به تئاترهای حرفه ای ، مدارس ، باشگاه های جوانان و گروه های تئاتر برد.

هلند گفت: "ما می دانستیم که قرار است یک [بازیگر] ناشناخته باشد و می دانستیم که او فوق العاده جوان خواهد بود و ما می دانستیم که شانس هایی که قرار است پیدا کنیم ، قرار است واقعاً سخت به نظر برسیم." مترو انگلیس "وقتی با فرزندان کوچکتر سر و کار دارید ، اساساً ، پیدا کردن کسی که واقعاً با استعداد است کار کاملاً دشوار است."

با توجه به نشت تماس تلفنی بازیگران Witcher ، تلاش های هلند در یک مقطع همچنین شامل جستجو برای یک بازیگر غیر سفید پوست بود. در این وب سایت برای تئاتر ملی جوانان در انگلستان ارسال شده است ، این تماس برای بازیگر نقش سیاه ، آسیایی یا سایر بازیگران اقلیت قومی درخواست کرده است. برخی از طرفداران در مورد تعویض مسابقه پیشنهاد یا پشتیبانی نکردند ، اما یک صدای دیگر آواز The Witcher fandom کاملاً منفی به در نظر گرفتن یک بازیگر غیر سفید برای این نقش پاسخ داد و نظر خلاق را نژاد پرست توصیف کرد.

همراه با موضوعات معمولی پیرامون سن و توانایی ، باز کردن استماع در استخر بزرگی از بازیگران و مذاکره برای عکس العمل تصادفی احتمالی ممکن است باعث شده باشد که جستجوی Ciri چقدر طولانی بود. اما در پایان ، تمام آن زمان و کمی هرج و مرج ارزش آن را داشت زیرا این کار آلن را به همه طرفداران هلند و ویچر تحویل می داد.

هلند گفت: "از خوبی ها سپاسگزارم وقتی او وارد اتاق ما شد." "ما واقعاً خوش شانس هستیم که او را پیدا کردیم. نمی دانم اگر نمی توانستیم چه کار می کردیم."

توصیه شده
بعدی
چرا سیری از The Witcher بسیار آشنا به نظر می رسد
فریا آلن به عنوان سیری در فیلم The Witcher Netflix Netflix
توسط مگ بوچولتز

نقش فریا آلن به عنوان پرنسس سیری در جدیدترین سریال اصلی نتفلیکس The Witcher - که در تاریخ 20 دسامبر 2019 منتشر شد - بدون شک لحظه شکنی حرفه او است. در سن 18 سالگی ، آلن فقط به تازگی شروع به کار کرد ، اما او حتی قبل از رسیدن به این وسایل اصلی ، بسیار خوش شانس بود.

آلن متولد 2001 در آکسفوردشایر ، انگلیس ، یک روند استماع نسبتاً فرسوده و گیج کننده برای The Witcher انجام داد ، زیرا او واقعاً نمی دانست که وی برای استعداد سیری ممیزی می کند. حالا که او در این نقش مستقر شد ، ظاهراً مورد علاقه کارمندان تولید است. کارگردان مارک جابست لحظه ای به اسراف در ستایش در یک جلسه سریع پرسش و پاسخ در توییتر پرداخت و توصیف تصویر خود از سیری را "روشنایی [.] آتشین ، کاریزماتیک ، با حضور و قدرت یک روح پیر توصیف کرد. " هیچ سخنی دلگرم کننده تر برای توصیف یک زن جوان با نقش پیچیده پشت پرده و سرنوشت به عنوان سیری وجود ندارد.

حضور صفحه آلن در واقع قدرتمند است و بسیاری از شما مراقب Witcher در خانه احتمالاً سرتان را خراشیده اید و تعجب می کنید که قبلاً بازیگر زن را چگونه دیده اید. در حالی که شغل او فقط در یک سال گذشته از کار گذشته است ، آلن ممکن است برای خیلی ها آشنا به نظر برسد. بیایید نگاهی بیندازیم که تاکنون زمان حضور او در بازیگری به وی چه پیشنهاداتی داده است ، و در کجا می توانید خیلی زود او را دوباره پیدا کنید.

فعالیت فریا آلان یک شروع کوتاه (به معنای واقعی کلمه) داشت
فریا آلن در YouTube Captain Fierce

فریا آلن پس از حضور در همان آکادمی معتبر مانند هری پاتر آی حق رای دادن اما اما واتسون - مدرسه Headington در آکسفورد - تحصیلات متوسطه هنری خود را در مدرسه معتبر ملی فیلم و تلویزیون در باکینگهامشایر آغاز کرد. در بخشی از مطالعات خود ، او در دو فیلم سینمایی کوتاه شرکت کرد: Bluebird و Christmas Christmas Tree. از آنجا که هر دوی اینها به عنوان بخشی از برنامه درسی ساخته شده بودند ، آنها هرگز به توزیع عمده دست نیافتند.

از آنجا ، آلن به تحصیل در دانشگاه هنر بورنموث ادامه تحصیل داد - هرچند با توجه به سن و سالی که او در نقش های بلند شخصیتی قرار گرفته است ، به زودی به زودی فارغ التحصیل نمی شود - و در یک فیلم کوتاه کوتاه دیگر با عنوان کاپیتان فیرز بازی کرد. خلاصه اینکه ، آلن نقش لیندا را بازی می کند ، دختری که فقط یک بار می تواند با دوستش دنی ملاقات کندکه می دیدیم می توانستیم آن نقش را بازی کنیم ، بنابراین وقتی [فریا آلن] را دیدیم مورد تعجب قرار گرفتیم. " گرفتن شخص "مناسب" برای سیری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است ، و هلند گفت وقتی این تیم آلن را در نقش خود دوباره بررسی کرد ، "همه افراد عاشق او شدند." این تا حدودی به دلیل شعور جوانی و جذابیت "هزاره" او ، بلکه همچنین عمق عاطفی و فرمان آلن بود که در آن جلسه استماع لندن نشان داد. همانطور که هلند خاطرنشان کرد: "یافتن دختری که 16 سال داشت و می توانست به روشی واقعاً عاطفی منتقل کند ، از دست دادن پدر و مادرش ، از دست دادن پدربزرگ و مادربزرگهایش ، به این دنیا رانده می شود که او نمی داند و به تنهایی زنده مانده است. تصور کنید 16 ساله باشید و سعی کنید این را نشان دهد؟ وقتی برخی بازیگران 35 ساله می جنگند ، ما می دانستیم که او باید ویژه باشد. " روند ریخته گری سیری با سایر موضوعات پیچیده بود فریا آلن آندریاس رنتز / گتی ایماژ با یافتن کسی که بتواند قوس رشد پیچیده سیری را بر عهده بگیرد ، ظاهر جوان و شگفت انگیز خود را حفظ کند و به همراه همشهریانش شیمی باورپذیری را تحویل دهد ، دید که هیسریش و هلند در جستجوی بالا و پایین برای بازیگر مناسب بودند. این سفر بود که آنها را به تئاترهای حرفه ای ، مدارس ، باشگاه های جوانان و گروه های تئاتر برد. هلند گفت: "ما می دانستیم که قرار است یک [بازیگر] ناشناخته باشد و می دانستیم که او فوق العاده جوان خواهد بود و ما می دانستیم که شانس هایی که قرار است پیدا کنیم ، قرار است واقعاً سخت به نظر برسیم." مترو انگلیس "وقتی با فرزندان کوچکتر سر و کار دارید ، اساساً ، پیدا کردن کسی که واقعاً با استعداد است کار کاملاً دشوار است." با توجه به نشت تماس تلفنی بازیگران Witcher ، تلاش های هلند در یک مقطع همچنین شامل جستجو برای یک بازیگر غیر سفید پوست بود. در این وب سایت برای تئاتر ملی جوانان در انگلستان ارسال شده است ، این تماس برای بازیگر نقش سیاه ، آسیایی یا سایر بازیگران اقلیت قومی درخواست کرده است. برخی از طرفداران در مورد تعویض مسابقه پیشنهاد یا پشتیبانی نکردند ، اما یک صدای دیگر آواز The Witcher fandom کاملاً منفی به در نظر گرفتن یک بازیگر غیر سفید برای این نقش پاسخ داد و نظر خلاق را نژاد پرست توصیف کرد. همراه با موضوعات معمولی پیرامون سن و توانایی ، باز کردن استماع در استخر بزرگی از بازیگران و مذاکره برای عکس العمل تصادفی احتمالی ممکن است باعث شده باشد که جستجوی Ciri چقدر طولانی بود. اما در پایان ، تمام آن زمان و کمی هرج و مرج ارزش آن را داشت زیرا این کار آلن را به همه طرفداران هلند و ویچر تحویل می داد. هلند گفت: "از خوبی ها سپاسگزارم وقتی او وارد اتاق ما شد." "ما واقعاً خوش شانس هستیم که او را پیدا کردیم. نمی دانم اگر نمی توانستیم چه کار می کردیم." توصیه شده بعدی چرا سیری از The Witcher بسیار آشنا به نظر می رسد فریا آلن به عنوان سیری در فیلم The Witcher Netflix Netflix توسط مگ بوچولتز نقش فریا آلن به عنوان پرنسس سیری در جدیدترین سریال اصلی نتفلیکس The Witcher - که در تاریخ 20 دسامبر 2019 منتشر شد - بدون شک لحظه شکنی حرفه او است. در سن 18 سالگی ، آلن فقط به تازگی شروع به کار کرد ، اما او حتی قبل از رسیدن به این وسایل اصلی ، بسیار خوش شانس بود. آلن متولد 2001 در آکسفوردشایر ، انگلیس ، یک روند استماع نسبتاً فرسوده و گیج کننده برای The Witcher انجام داد ، زیرا او واقعاً نمی دانست که وی برای استعداد سیری ممیزی می کند. حالا که او در این نقش مستقر شد ، ظاهراً مورد علاقه کارمندان تولید است. کارگردان مارک جابست لحظه ای به اسراف در ستایش در یک جلسه سریع پرسش و پاسخ در توییتر پرداخت و توصیف تصویر خود از سیری را "روشنایی [.] آتشین ، کاریزماتیک ، با حضور و قدرت یک روح پیر توصیف کرد. " هیچ سخنی دلگرم کننده تر برای توصیف یک زن جوان با نقش پیچیده پشت پرده و سرنوشت به عنوان سیری وجود ندارد. حضور صفحه آلن در واقع قدرتمند است و بسیاری از شما مراقب Witcher در خانه احتمالاً سرتان را خراشیده اید و تعجب می کنید که قبلاً بازیگر زن را چگونه دیده اید. در حالی که شغل او فقط در یک سال گذشته از کار گذشته است ، آلن ممکن است برای خیلی ها آشنا به نظر برسد. بیایید نگاهی بیندازیم که تاکنون زمان حضور او در بازیگری به وی چه پیشنهاداتی داده است ، و در کجا می توانید خیلی زود او را دوباره پیدا کنید. فعالیت فریا آلان یک شروع کوتاه (به معنای واقعی کلمه) داشت فریا آلن در YouTube Captain Fierce فریا آلن پس از حضور در همان آکادمی معتبر مانند هری پاتر آی حق رای دادن اما اما واتسون - مدرسه Headington در آکسفورد - تحصیلات متوسطه هنری خود را در مدرسه معتبر ملی فیلم و تلویزیون در باکینگهامشایر آغاز کرد. در بخشی از مطالعات خود ، او در دو فیلم سینمایی کوتاه شرکت کرد: Bluebird و Christmas Christmas Tree. از آنجا که هر دوی اینها به عنوان بخشی از برنامه درسی ساخته شده بودند ، آنها هرگز به توزیع عمده دست نیافتند. از آنجا ، آلن به تحصیل در دانشگاه هنر بورنموث ادامه تحصیل داد - هرچند با توجه به سن و سالی که او در نقش های بلند شخصیتی قرار گرفته است ، به زودی به زودی فارغ التحصیل نمی شود - و در یک فیلم کوتاه کوتاه دیگر با عنوان کاپیتان فیرز بازی کرد. خلاصه اینکه ، آلن نقش لیندا را بازی می کند ، دختری که فقط یک بار می تواند با دوستش دنی ملاقات کند.

توسط آهنگسازان Sonya Belousova و Giona Ostinell ، کارت عنوان را در هر قسمت و اوایل همراهی می کند. این یک لحن محکم است و صحنه ای که عملکرد را دنبال می کند کاملاً مناسب است. با این حال ، با دقت گوش کنید و متوجه خواهید شد که "جرالد ریویا" نیز هر بار که می شنوید متفاوت است ، تغییر می کند تا با روحیه اپیزودی که معرفی می کند بهتر مطابقت داشته باشد.

به عنوان مثال ، در آغاز "ماه خیانتکار" ، یک آواز خوان زن ملودی فراموش نشدنی را حمل می کند و نبرد جرالتی را علیه شاهزاده خانم نفرین شده که تبدیل به نوار شد. در "از ضیافت ها ، دفن ها ، و حرامزاده ها" ، که عمیق داستان اصلی سیری است ، "Geralt of Rivia" کند شده و ضرب و شتم تقریبا نظامی گرا به او داده می شود.

گاهی اوقات ، "ژرالت ریویا" به هیچ وجه نمایش نمی یابد. اگر در صحنه پیش عنوان ، که تماس صحیح است ، وارد نمایش نشود. با این وجود ، این آهنگ وقتی ظاهر می شود یک سنگ لمس خوب است و شنیدن چگونگی تغییر آن از قسمت به قسمت دیگر جالب است.

جرالت دیگر ظاهر می شود
میشال زبروسکی به عنوان ژرالت در هگزر

Witcher اولین اقتباس عملی از رمان های Andrzej Sapkowski نیست. در سال 2002 ، بازیگر میشال زبروسکی در سریال تلویزیونی لهستانی "هگزر" نقش ژرالت را بازی کرد ، که در یک فیلم بلند سینمایی منتقدان نیز ویرایش شد. همانند Netflix's The Witcher ، Hexer داستانهایی را از دو کتاب اول Witcher ساچکوفسکی ، آخرین خواسته و شمشیر سرنوشت اقتباس کرد ، در حالی که در بعضی از عناصر اصلی مخلوط می شود.

زبروسکی در بازی Witcher حضور پیدا نمی کند ، اما این او را از بازی دوباره جرالت باز نمی دارد - به نوعی. در حالی که هنوز هم لیوان خوش تیپ هنری کاویل است که آنها روی صفحه خواهند دید ، طرفداران لهستانی باید صدای جرالت را بسیار آشنا بدانند. بله ، درست است: زبروسکی گفتگوی ژرالت را در دوبله لهستانی به زبان Witcher ارائه می دهد ، و نقشی را که تقریباً 20 سال پیش در آن بازی کرده بود ، بازگو می کند.

جزییاتی نیست که بیشتر بینندگان انگلیسی زبان آن را متوجه شوند ، اما این یک رفتار خوب برای طرفداران لهستانی در مخاطبان است. Witcher تنها پروژه مجاور Geralt نیست که Zebrowski در خط لوله دارد. این بازیگر همچنین در بازی ویدیویی آینده Cyberpunk 2077 که توسط CD Projekt Red ، کمپانی پشت بازی های ویدیویی Witcher ساخته شده ، Keanu Reeves را نیز لقب می دهد.

آرم ها همه چیزهایی را که باید بدانید به شما می گویند
نماد جرالت در Witcher Netflix

نمادهایی که در ابتدای هر قسمت از Witcher ظاهر می شوند پر از اسپویلر است - اما اگر واقعاً چیزهای خود را بدانید فقط متوجه خواهید شد. مثل عنوان تم ، "ژرالت ریویا" ، کارت عنوان در هر قسمت متفاوت است. بدیهی است که این عنوان همیشه یکسان است ، اما لوگوی موجود در پشت آن تغییر می کند و نکات مربوط به فاش شدن را نشان می دهد - حداقل برای افرادی که کتاب ها را خوانده اند.




پرندگان طعمه ، به رهبری هارلی کوئین غیر قابل تحمل ، گروهی از ن دستگیر و انتقام جویانه ، انتقام جویی و فرار از غم و اندوه است. از سیستم عدالت به عنوان یک کارآگاه صرف تلاش برای انجام برخی کارهای خوب ناراضی هستید؟ خوش آمدید داخل ، رنه مونتویا. شاهزاده خانم مافیا سابق با نمرات برای حل و فصل شدن در ده ها؟ کمان خود را بیاورید ، هانترس ، همه چیز خوب است. بچه فراری با الماس یده شده در جیب شما؟ مشکلی نیست ، کاساندرا قابیل. گذشته ای بیش از حد عجیب و غریب نیست ، هیچ صخره ای بیش از حد صخره ای نیست ، و وندتا شخصی نیز به خصوص برای رد صلاحیت شما از عضویت در این گروه روتگ ضد قهرمانان وجود ندارد.

هیچ یک از این موارد متعجب طرفداران دیرینه پرندگان پرندگان ، تیمی نیست که در سال 1996 به دنیای دی سی پیوست. با این حال تیم صفحه نقره ای شباهت کمی به تیم در صفحه دارد. شخصیت های اصلی از دست رفته ، موضوعات طرح محوری حذف شده اند و رسالت سازمان به طور کامل تغییر شکل داده است. پرندگان سینمایی چقدر تفاوت چشمگیری با فیلم های طنز دارند؟ به ما بپیوندید تا برای پاسخ به این سؤال از کانال کمیک استفاده کنیم ، از صفحه‌ی بازسازی شده تا تنظیمات متفاوت.

هارلی هیچ سابقه ای با پرندگان طعمه ندارد
مارگوت رابی در Birds of Prey

Birds of Prey ممکن است داستان باند دخترانه رویاهای مارگوت رابی باشد ، اما مطمئناً ستاره آن هارلی کوین است. این آسیب ، ناامیدی و جستجوی رهایی اوست که باعث می شود داستان داستان شود ، حضور او که در اعضای مخاطب قلاب می شود و از امثال کاساندرا قابیل و هانترس ناآشنا نیست و صدای او که با اولین تریلر اعلام کرد ، این فیلم است. که "بسیار دلپذیر از دلقک ها" هستند. او معشوقه اسرارآمیز پرندگان است ، به همان اندازه که او یک ملکه جنگجو نوسان است.

با این حال ، در کمیک ها ، هارلی تقریباً هیچ ارتباطی با Birds of Prey ندارد. این یک واقعیت به اندازه کافی قابل توجه است ، اما بیشتر از این وقتی که تاریخ پرندگان مورد توجه قرار می گیرد. Birds of Prey در طول تاریخ خود به عنوان تیم ، شخصیت های زیادی را به مدار خود جلب کرده است که در واقع قابل توجه تر این است که به نوعی فرار از عضویت به عنوان یک زن DC نسبت به وقت گذراندن در تیم بگذرانید. اگرچه پرندگان به سمت بچه های خوب تکیه می کنند ، اما شرارت اخلاقی هارلی مانعی نیست. سمیس آیوی ، لیدی شیوا و Catwoman همگی در برخی مقاطع ادعای وابستگی شده اند. با وجود هرچیزی که احتمالاً کتاب طنز وجود دارد ، شاهزاده خانم دلقک جرم هرگز مدت زمان زیادی را با باند دختر برتر فیلم DC نگذرانده است تا اینکه آنها از صفحه چاپی به صفحه نقره ای پرش کردند.

باربارا گوردون کجاست؟
پرندگان شکاری

Birds of Prey همواره سازمان سستی از نیکوکاران بوده است. اعضای اصلی مطمئناً در طول این سالها ظهور کرده اند ، اما ضربات سنگین و گمنام های DC به طور یکسان از دهانه چرخان عضویت عبور می کنند. کریپتونها ، خدایان جدید ، نوجوانان فراری - فقط ممکن است برای یک یا دو موضوع تلاش کنند ، اما زمان آنها با پرندگان به یاد ماندنی است. این بخشی از جادوی تیم است ، ترکیبی از شخصیت و بیعت که همیشه در حال تغییر است و داستان را در مسیرهای جدید جذاب می کند.

با این وجود ، باربارا گوردون استثناء این تغییرپذیری است. رهبر تیم از ابتدا ، او بنیادی است که پرندگان همیشه بر اساس آن ساخته شده اند ، رایانه وی ستون تقریباً هر عملیاتی را مهارت می دهد. حتی سیاه قناری ، نیمه دیگر فهرست دو نفری اول این تیم ، زمان زیادی را از دست داده است. فقط باربارا بطور غیرقابل انکار در جای خود باقی مانده است. Birds of Prey در آوردن تیم به صفحه نمایش آزادی بسیاری از آزادی را می طلبد ، اما هیچکدام به اندازه باربیا گوردون چشمگیر نیستند.

علاوه بر تعجب آور رنه مونتویا
رنه مونتویا

رنه مونتویا شاید بعیدترین عضو پرندگان باشد ، که در میان حقوقی مانند هارلی کوین و هانترس یک افسر پلیس فصلی است. اما او بی گناه نیست. پلیس بودن او را به همان اندازه که با هر کس می تواند با شکست های سیستم آشنا باشد آشنا کرده است ، اما دقیقاً به همان روزی که با پیوستن به نیرو به زحمت کشیده شده به انجام کارهای خوب اختصاص داده است. علاوه بر این ، تاریخ شخصی وی به عنوان یک زن دومینیکن آمریکایی از بخش ناهمواری از شهر و یک بین خارج از کشور فرصت های داستان بی نظیری را فراهم می کند ، و در نتیجه برخی از بهترین کمیک های DC در چند دهه گذشته.

با کمال تعجب ، همه آن طنزهای پرنده هیچ ارتباطی با Birds of Prey ندارند. رنه مونتویا زندگی را به عنوان شخصیتی ساخته شده برای Batman: The Animated Series آغاز کرد - تمایزی که او با هارلی کوین به اشتراک می گذارد ، او همچنین از کارتون به سمت کمیک ها رفت. گاتهام مرکزی ، رویه پلیس برنده جایزه آیزنر با محوریت بخش جنایات مهم گاتهام ، وی را به سمت هواداران شخصیت شناخت و عشق ورزید ، زیرا این امر شاهد سرخوردگی ، فساد ، عاشقانه و عجیب ذاتی بودن پلیس در بتمن بود. ضرب و شتم. سالهای بعد او را دید که با Batwoman عاشقانه شد ، مانتوی سؤال را گرفت و از یک فانوس دریایی در ساحل کارولینای شمالی کار کرد. گرچه رویداد "سیاهترین شب" او را به طور خلاصه در مدار اوراکل جلب کرد ، اما او هرگز عملی نیست

y بخشی از پرندگان بوده است. خوشبختانه ، او متناسب با آن است.

فیلم Birds of Prey برخی افراد شرور بتمن را وام می گیرد
Chris Messina ، Victor Zsasz ، Birds of Prey

Birds of Prey با یک زن و شوهر از افراد بد اخلاق در Black Mask و Victor Zsasz افتخار می کند. بلک ماسک ، وارث ثروت لوازم آرایشی و بهداشتی Janus ، با تمام ثروت و امتیازهایی که می خواست بزرگ شود ، اما هیچ یک از عشق و راهنمایی مورد نیاز وی نبود. وی که از ظلم والدینش متلاشی شد ، به یکی از وحشتناک ترین اربابان جنایت گاتهام تبدیل شد ، به اندازه سادیسم و ​​کنترل خود در زیر زمین بدنام. Zasasz همچنین یک بازرگان قدرتمند بود ، اما خراب شدن مالی او را به سمت زندگی شرور مستقل تر سوق داد. یک قاتل سریالی که برای هر زندگی که به پایان برسد ، یک مار کت را به گوشت می زند ، Zsasz به کنترل اوباش یا دستاوردهای بلند مدت علاقه ای ندارد - او فقط می خواهد مردم را بکشد ، هرچند می تواند.

به عبارت دیگر ، آنها دشمنان قدرتمندی برای پرندگان هستند تا از بین بروند . اما دشمنانی هستند که هرگز در صفحه آنها با آنها روبرو نشده اند. نه ماسک بلک و نه ویکتور زاساز ، از لحاظ تاریخی ، شرور پرندگان بودند ، و به همین دلیل اغلب با هم کار نمی کنند. در حقیقت تنها زمانی که آنها به نیروهای پیوستند ، سقوط بتمن بود. در واقع ، هر دو شرور قبل از هر کس دیگری جزئی از گالری سرکش های بتمن محسوب می شوند. دوری ، مانند هنگامی که بلک ماسک Catwoman را به عنوان آنتاگونیست اصلی سری انفرادی او در سال 2002 بدنبال دارد ، نادر است. صرف نظر از این تاریخ ، با این حال ، آنها یک نقش طبیعی برای نقش پرندگان بد پرندگان و لذت تماشای روی صفحه نقره ای هستند.

مهارتهای منحصر به فرد زبان کاساندرا قابیل
کاساندرا قابیل

شکاف بین تجسم Cassandra Cain's Birds of Prey و شخصیت او در کمیک ها واقعاً گسترده است. برای شروع ، او به عنوان یکی از بسیاری از نی شناخته شده است که مانتوی Batgirl را که او بیشتر اوایل دهه 2000 تحت آن اداره می کرد ، معروف کرد. اگرچه او نام های دیگری نیز گرفته است ، اخیراً Black Bat و Orphan ، اما به احتمال زیاد او هنوز به عنوان Batgirl شناخته شده است و هرگز ، همانطور که در این فیلم حضور دارد ، به عنوان یک چهره مستقل با استفاده از نام خودش شناخته نشده است.

با این حال ، فراتر از آن ، تغییر عظیمی است که فیلم در شخصیت او به وجود آورده است. Cassandra Cain of Birds of Prey یک بچه اسپرت ورزشی است که از هارلی کوین می پرسد که آیا او "آن جوجه روانی" است ، در حالی که کاساندرا قابیل از طنزها . خوب ، او به هیچ وجه به احتمال زیاد چیزی نمی گوید. کاساندرا که به عنوان یک قاتل عالی مطرح شد ، هرگز به خواندن و نوشتن آموزش داده نمی شد ، به این امید که جایگزین کردن این مهارت های زبانی با آموزش در چگونگی خواندن زبان بدن دیگران ، وی را به یک هنرپیشه رزمی غیرقابل توقف تبدیل کند. از بعضی جهات ، این کار کرد. درک کاساندرا از بدن انسان در کمال آن تقریباً غیرانسانی است. با این وجود این او را بی صدا ، بی سواد و کاملاً از دنیا برید ، مشکل در واقع وقتی که او برای فرار از قهرمانی در شهر گاتهام ، از خانه فرهمند خود فرار کرد. او سرانجام ، یادگیری ارتباط برقرار می کند ، اما قطعاً هرگز به جایی نمی رسد که در نزدیکی راگامافین زاغه زده و زبان عامیانه فیلم قرار داشته باشد.

یک تیم تاکتیکی در مقابل گروهی از سوءاستفاده ها
پرندگان شکاری

هارلی کوین در تریلر Birds of Prey فکر می کند: "معلوم می شود که من تنها دختری در گاتهام نبودم که به دنبال رهایی بود." هارلی ، کاساندرا قاب ، دینا لنس ، هلنا کایل و رنه مونتویا در حقیقت همه توسط سیستم ها ، سازمان ها و افرادی که نادیده گرفته یا آشکارا نادیده گرفته می شوند ، رویاها ، اهداف و درایوهای خود را نادیده می گیرند. و به همین ترتیب آنها از آنها فرار می کنند و در هم می آیند که در هم شکاف نئون پاشیده شده پرندگان که پرندگان طعمه است ، به یکدیگر برخورد می کنند. آنها عجیب و غریب هستند ، وحشی هستند و احتمالاً آنها بعید ترین تیم DC Extended Universe هستند. اما بدون شک تیمی می شوند.

با این حال ، پرندگان طنز کمیک ها بسیار کم است. پرندگان به دلیل همکاری بین اوراکل و سیاه قناری متولد شده اند ، قاچاق بین المللی ، فساد و نقض حقوق بشر را با انعطاف پذیری و بی صدا بودن که ابرقهرمانان معمولی قادر به اداره آن نیستند ، از بین می برند. این بدان معنا نیست که پرندگان به هیچ وجه عمل نکرده اند ، و نه اینکه هر یک از اعضای با دقت مورد بررسی و آزمایش قرار گرفته اند. اما آنها همیشه قبل از هر چیز عملیاتی برای مبارزه با جرم و جنایت بوده اند و خانه ای برای هروئین های رگتاگ و آنتی ویروس های دوم ، اگر نه سوم. پرندگان همیشه تیمی بودند که قاچاق انسان و گناهان فضای مجازی را به عهده می گیرند ، با پیشگویی پنج قدم جلوتر اوراکل هدایت می شوند و از قدرت وحشیانه قناری سیاه ، هانترس و دیگران استفاده می کنند. همه چیز کاملاً جالب تر ، جمع آوری شده و با احتیاط تر از پرندگان فیلم است اما جالب نیست.

در کمیک های Birds of Prey ، بچه ها می توانند به تیم بپیوندند
پرندگان شکاری

پرندگان همیشه یک تیم فوق العاده زن مقدم و اکثریت زن بودند. گرچه ترکیب فیلم متفاوت از کمیک ها است ، اما این تاریخ را با یک لیست تمام ن از مبارزان ، پلیس و ناکامی ها ادامه می دهد. همانطور که مارگوت رابی توضیح داده است ، انتخابی هماهنگ است. پرندگان به عنوان یک داستان "باند دخترانه" به دنیا آمدند ، که در آن ن دوست می شوند و هرکسی را که می گوید نمی توانند به اندازه پسران با گوش خفاش بازی کنند ، از بین می برند.

طبیعت پرندگان به عنوان یک عمل ابرقهرمان اول زن

در همیشه یکی از اصلی ترین عقاید تیم بوده است و احتمالاً همیشه چنین خواهد بود. با این حال ، مردان هرگز از رده های تیم خارج نشده اند ، و حتی با دست داشتن در برخی از افسانه ای ترین داستان های تیم ، عضو دیرپایی شده اند. بعضی از آنها شخصیت هایی با ریشه های عمیق در جهان DC هستند ، مانند پرونده هاوک و Wildcat ، در حالی که برخی دیگر مانند ساوان درخشان و مرد دست راست وی کریوت عاشق شدند ، منحصر به کتاب پرندگان هستند. آنچه آنها را متحد می کند ، و سایر مردانی که به آنها کمک کرده اند ، همکاری کرده اند یا به طور صمیمی به پرندگان پیوسته اند ، اعتقاد آنها به روش ها ، اهداف و سابقه تیم است. آیا این بدان معنی است که فیلم دوم پرندگان ممکن است تیمی را ببیند که مثلاً کاپیتان بومرنگ با آن کار کند؟ فقط زمان خواهد گفت ، اما سابقه وجود دارد.

کلوپ ها به جای برج های ساعت
پرندگان شکاری

Suicide Squad جوکر و هارلی را در صحنه باشگاه Gotham قرار داد ، با Clown Prince of Crime به عنوان یک گانگستر لامبورگینی رانندگی و هارلی به عنوان دختری برو برو که او شب ها برای شیرین کردن معاملات عالم اموات خود را ارائه می دهد. گرچه Birds of Prey با خروج هارلی از آن زندگی تعریف شده است ، اما صحنه باشگاه هنوز هم یک مکان اصلی فیلم است ، به خصوص که اعضای دیگر تیم ارتباطات خود را با آن در ترکیب قرار می دهند.

اما دنیای رقص و اتاق های VIP در اواخر شب وجود ندارد ، با این حال ، یکی از پرندگان کمیک ها به خصوص با آن در ارتباط هستند. اگر در مکانی وجود داشته باشید که پرندگان با آن در ارتباط باشند ، این برج ساعت Gotham است که از آن کار می کنند. همچنین به عنوان مرکز عملیات ، بایگانی و خانه او اوراکل عمل می کند. فراتر از این مکان ، پرندگان به طور خلاصه به Platinum Flats نقل مکان کردند ، یک شهر داستانی در دره سیلی - تغییری که نماد خانه واقعی آنها در فضای مجازی است. در واقع ، اگر یک مکان وجود داشته باشد که تیم بیشتر اوقات خود را در آن بگذراند ، این چشم انداز گسترده آنلاین است که اوراکل در جستجوی سوءاستفاده از آن کاوش می کند. پرندگان از هر آنچه که پیدا می کنند ، به عنوان یکی از بین المللی ترین تیم های جهان DC بسیار دور و گسترده هستند. مطمئناً ، گاهی اوقات آنها در یک باشگاه یا دو نفر حضور پیدا می کنند ، اما این جایی نیست که آنها در آنجا بمانند و قطعاً جایی نیست که هر یک از آنها به خانه بنامند.

آیا قهرمانان پرندگان Prey یا شرور هستند؟
مارگوت رابی در Birds of Prey

دقیقاً ن در نسخه فیلم Birds of Prey بد نیستند ، اما شما به راحتی نمی توانستید آنها را بچه های خوب بنامید. شما یک چیز دیگر را دارید که هارلی کوین را تجربه کرده است ، که او کل زندگی سینمایی اش را به عنوان یک شرور بتمن در جنگ ، بمباران ، آرکام فرار و شادی در گذراند. گذشته های هانترس ، سیاه قناری و کاساندرا قابیل با ، وابستگی به اوباش و خشونت شکل گرفته است ، و اگرچه اکنون به سمت اهداف مختلفی کار می کنند ، اما دقیقاً به عضویت لیگ عدالت نمی روند. پرندگان پسر خوبی نیستند ، اما بد هم نیستند. در هر صورت ، آنها سعی می کنند بفهمند چه "خوب" حتی برای آنها معنی دارد و چگونه می توانند به آن دست یابند ، حتی اگر این امر با مهارتهای کم نظیر و تمیز آنها انجام شود.


اگر قصد شکار زامبی ها را دارید ، به تجهیزات مناسب نیاز دارید. اگر می خواهید وانمود کنید که فردی هستید که زامبی ها را شکار می کند ، به تجهیزات مناسب وانمود کنید. با این حال ، ابزارهایی که شخص برای اعزام انبوهی از ارواح استفاده می کند ، همیشه برای موقعیت های دیگر مناسب نیست ، زیرا جی ، یک بازیگر سیاتل ، راه سخت را پس از جابجایی Resident Evil ، که او با پلیس محلی مشکل داشت ، آموخت.

در ماه مه سال 2009 ، جی تصمیم گرفت استراحت خود را از یک "خزیدن زامبی" محلی بگذارد و در حالی که لباس HUNK ، کماندوی بی سیم ، بی صدا ، شکار زامبی ، شرکت Umbrella بود ، به یک فروشگاه لباس در نزدیکی مرکز سیاتل ظاهر شد. نارنجکها ، چاقوها و مسلسلهای ماکت - از همه جی برخوردار بود. این یک لباس مناسب است ، اما این یک راه حتی بهتر برای ترساندن straights است. چندی پیش ، دوجین ماشین پلیس در فروشگاه همگرا شدند. جی دستگیر شد ، اما پلیس به سرعت فهمید که چه می گذرد و پس از مدت کوتاهی وی را آزاد کرد.

جی پلیس را مقصر نمی داند. او می گوید: "این قطعاً درک می کند." "آنها از وقوع این رویداد آگاه نبودند." این تنها باری نیست که لباس آخر جی آن آخر هفته را به خود جلب کرد. حامی این رویداد ، Crypticon ، جایزه بهترین لباس را به جی اعطا کرد و ویزای رایگان کنوانسیون Crypticon را برای وی در آخر هفته به دست آورد. این یک پیام مختصر است اما سلام! مهم نیست که چگونه آن را بدست آورید ، یک برد برنده است.

شما احتمالاً از قهرمان واقعی Resident Evil نشنیده اید
Resident Evil: Underworld توسط S. D. Perry

بنابراین ، شما بازی های Resident Evil را چندین بار بازی کرده اید. فکر می کنید در Umbrella Corp ، S.T.A.R.S ، T-Virus ، Tricell ، Plaga و سایر موارد ، دسته خوبی داشته اید. خوب ، ما فقط یک سؤال برای شما پیش آورده ایم: ترنت را چه می دانید؟

این چیزی بود که ما فکر کردیم ترنت ممکن است یکی از مهمترین چهره های Resident Evil lore باشد ، اما اگر می خواهید داستان او را بدانید ، باید کنترلر را کنار بگذارید و یک کتاب را باز کنید. از سال 1998 تا 2004 ، نویسنده S.D. پری هفت رمان Resident Evil با مجوز رسمی نوشت: پنج مورد مبتنی بر بازی های ویدئویی و دو داستان اصلی. کتاب های پری فقط چیزهای ساده ای از اتفاقات روی کنسول شما نیستند. آنها دنیای Resident Evil را با انواع مختلفی عجیب گسترش می دهند - و چهره ای مرموز به نام ترنت را درست در وسط همه چیز قرار می دهند.

ترنت متولد ویکتور داریوش ، فرزند دو دانشمند شرکت Umbrella است که T-Virus را ایجاد کرده اند ، و Umbrella پس از روحیه گرفتن آنها را کشته است. ویکتور سوگند انتقام کرد و تلاش وی برای انتقام از این زمان به بعد حق رای دادن را برانگیخت. این ویکتور بود که هنگام انفجار عمارت اسپنسر ، آلبرت وسکر را نجات داد. این ویکتور بود که توسط ترنت رفت و اطلاعات مهمی را به S.T.A.R.S داد. و به کلر ردفیلد ، جیل ولنتاین ، و بقیه کمک کرد تا از رفتارهای چتر آمبول پرده بردارند. به نظر می رسد طرفداران بسیار کمی کتابهای پری را خوانده اند (و به نظر منصفانه بودن ، برخی از کانون های بازی ها متناقض هستند) اما اگر در Resident Evil این اتفاق افتاد مطمئن باشید؟ تقریباً تقصیر ترنت است.

توصیه شده
بعدی
بهترین بازی های Resident Evil
توسط کالین اسپیندلر / دسامبر. 28، 2016 5:25 EST

عجیب تر از تیراندازهای زامبی ساده که همه آنها اغلب مورد استفاده قرار نمی گیرند ، بازی های Resident Evil / Biohazard به طور گسترده ای اشتباه درک شده اند. به همین دلیل تصمیم گرفته ایم رکورد را مستقیم تنظیم کنیم. با توجه به سابقه سریال و لحن در ذهن ، در اینجا لیست رتبه بندی ما در بین پنج بازی برتر Resident Evil قرار دارد.

5. Resident Evil: The Darkside Chronicles

رقابت برای اسلات پنجم نزدیک بود. چگونه در جهان تصمیم به انتخاب Darkside Chronicles را گرفتیم؟ تیرانداز اسلحه سبک با دوربین لرزان؟ چه فکر می کنیم؟ آیا camerawork تایلندی آهسته سبک به سبک بازی Umbrella Chronicles ، آن را از Darkside Chronicles Dark قابل دسترسی تر نمی کند؟ آیا پیشرفت مورد UC به معنای واقعی کلمه از هر نظر بهتر نیست؟

به ما اجازه دهید که پاسخ دهیم. اساساً یک قطعه همراه همکار در دسترس برای یکی از شاهکارهای قابل پخش بازی نیست ، که شامل بسیاری از مکانها و نقاط طرح مشابه است ، Darkside Chronicles از تازه واردان و جانبازان خوشحال می شود وقتی برای Wii کار می کردند. داشتن سیستم تسلیحاتی قوی (هر چند ناقص) ، نمایش سینمایی ، لوکیشن های وحشتناک و سناریوهای تخیلی که برخی از سوراخ های طرح های بسیاری RE 2 را پر می کند ، Resident Evil: The Darkside Chronicles با حفظ یک احساس آشنا ، franchise را با بازی جدید و هیجان انگیز مجدداً تقویت کرد. . (ما از خدمات فن ، Capcom قدردانی کردیم.)

Umbrella Chronicles ممکن است پیشرفت بهتری داشته باشد ، اما گیم پلی "همه چیز را که می درخشد" شلیک کنید و باعث شادابی فضای آن شد. بیایید با آن روبرو شویم: UC برای نوآوری کاری نکرد. Capcom صرفاً بافتهای Resident Evil را به تیرانداز بازی در حال اجرا از آسیاب منتقل کرد ، به همان روشی که Zombie Revenge از خانه مرده ها بافت های مرده را به نیروی مبارز منتقل کرد. در حقیقت ، مفهوم اصلی UC گیم پلی سبک RE4 را نشان می داد. مکانیک تیراندازی ریلی و گیم پلی به سبک بازی پس از وقایع مختلفی رخ داد و این نشان می دهد.

Darkside Chronicles فضای پارانویا را که عالی 2 RE ساخته شده ، ثبت می کند. به عبارت ساده ، احساسات Resident Evil را متمایز می کند ، فقط شرط آن را داشت

سیستم ارتقاء ter و QTE کمتر.


اگر متوجه نشده اید ، بازی های Resident Evil تمایل به طی چرخه های توسعه طولانی و پیچیده با بسیاری از بن بست دارند. در نتیجه ، تعداد معدودی از بازی های کاملاً کامل Resident Evil در آنجا وجود دارد که مردم هرگز مجبور به بازی کردن آن نشده اند. اولین پاس در Resident Evil 2 وجود دارد که طرفداران آن را Resident Evil 1.5 می نامند. نسخه زشت اما غافلگیرکننده نسخه Game Boy Color نسخه اصلی Resident Evil از PlayStation وجود دارد. حداقل سه نمونه اولیه متفاوت Resident Evil 4 وجود دارد که در طول تولید بازی در معرض دید عموم قرار گرفتند.

فرقی نمی کند که اکثر این بازی ها هرگز تمام نشده باشند. هواداران اختصاصی می خواهند همه آنها را بازی کنند. در غیاب نسخه رسمی ، برخی از توسعه دهندگان آماتور امور را به دست خودشان گرفتند: مردم تلاش می کنند تا Resident Evil 1.5 و نسخه "مرد قلاب" Resident Evil 4. را بازیابی کنند. آنها یک نسخه رسمی می خواهند.

آنها همچنین به Capcom اطلاع می دهند. ببینید ، Resident Evil 5 شامل یک حالت رقابتی به نام "مزدوران" است که در آن بازیکنان دو دقیقه فرصت دارند تا زامبی ها را بکشند و هر چه بیشتر امتیاز را جمع کنند. یک رهبر جهانی امتیازات برتر از سراسر جهان را ردیابی می کند. وقتی بازیکنان فهمیدند چگونه تخته را هک کنند و بالاترین امتیاز ممکن را ارسال کنند ، چه کاری انجام دادند؟ آنها از این سکو برای ارائه یک اولتیماتوم به Capcom استفاده کردند: "انتشار RE1dot5. ما 15 سال در انتظار آن بودیم." نفت خام ، اما مطمئناً این نکته را به دست می آورد.

شخصیت میلا جووویچ هرگز در اولین فیلم Resident Evil نامگذاری نشده است

Resident Evil بالاترین حق رای دادن به فیلم برتر با تکیه بر یک بازی ویدیویی است ، اما این سریال فقط بر اساس بازی هایی که از آن الهام گرفته اند ، آزادانه ساخته شده است. بسیاری از شخصیت ها یکسان هستند و فیلم ها پر از گره های بصری برای برادران کنسول آنها است. لحن و سبک کاملاً متفاوت است ، با این حال ، از عملکرد نرم و صاف و اکتانهای بلند بر اثر وحشت بقاء مطلوبی حمایت می کند.

شخصیت اصلی نیز کاملاً متفاوت است. در حالی که بازی های Resident Evil روی کریس و کلر ردفیلد ، لئون کندی و جیل ولنتاین متمرکز است ، آلیس Milla Jovovich فیلم های Resident Evil را لنگر می زند. این یک تغییر بزرگ در ماده منبع است و کاملاً عمدی. به گفته کارگردان Resident Evil ، پائول دبلیو. اندرسون (کسی که ورودی های اول ، چهارم ، پنجم و ششم را در حق رای دادن بر عهده داشت و دو مورد دیگر را نیز تولید کرد) ، آلیس یک "تخته سنگ خالی" است. فرقی نمی کند بازی ها را انجام داده باشید یا نه. همه با مساوی وارد تئاتر می شوند.

البته ، تعبیر لفظی نیز برای "تخته سنگ خالی" نیز وجود دارد. آلیس ماجراجویی Resident Evil خود را که از فراموشی رنج می برد آغاز می کند ، و چیزی از خودش نمی داند ، از جمله نام او. شخصیت های دیگر هیچ سرنخی ندارند و آلیس در فیلم نامگذاری نشده است (اگرچه "آلیس" در مواد تبلیغاتی و تازه سازی رسمی فیلم ظاهر می شود). این عمدی است اندرسون می خواست مبارزه داخلی آلیس را با عدم هویتش انجام دهد و به مخاطب کمک می کند آنچه را که می گذرد احساس کند (این تئوری ، به هر حال).

بسیاری از هیولاها در Resident Evil 7 از گوشت واقعی ساخته شده بودند

اگر فکر می کردید که آن افراد بد گوشتی در Resident Evil 7 روی صفحه نمایش ناخوشایند به نظر می رسند ، فقط صبر کنید تا ببینید که آنها در زندگی واقعی چگونه به نظر می رسند. برای اینکه مطمئن شوید ارتش بازی crawlies های وحشتناک به اندازه واقعی ممکن به نظر می رسد ، توسعه دهندگان در Capcom از فتوگرامتری برای ایجاد مدل های سه بعدی از خلاقیت های واقعی استفاده کردند.

اگر از اصطلاحات مدل سازی سه بعدی خود استفاده نمی کنید ، فتوگرامتری روشی است که در آن هنرمندان کپی های واقعی از یک شی ساخته می شوند ، سپس از زوایای مختلف از آن عکس بگیرید. در مرحله بعد ، مدل سازان آن تصاویر را در یک کامپیوتر بارگذاری می کنند و از آنها برای ایجاد یک تولید مثل دیجیتال به طرز خیره کننده وفاداری از شی اصلی استفاده می کنند (فتوگرامتری نیز به همین دلیل است که کشتی ها و اسلحه ها در Star Wars Battlefront بسیار دقیق به نظر می رسند.

برای Resident Evil 7 ، این بدان معنی بود که هنرمندان می توانند با استفاده از آرایش جلوه های ویژه ، موجودات مختلفی خلق کنند و سپس خلاقیت های خود را در رایانه اسکن کنند. با این حال ، برای گوشت های بازی ، اسکوشییر و هیولاهای خونین بازی ، آنها یک قدم اضافی برداشته و مدل هایی را از گوشت واقعی تهیه کردند. درست است: این هیولای غاز واقع بینانه به نظر می رسد زیرا در واقع از گوشت حیوانات ساخته شده است. ناخالص

ما نباید خیلی متعجب شویم. Capcom در سال 2012 مجسمه های گوشتی (در نظر گرفته شده برای غذا خوردن) را که شبیه قطعات بدن انسان بود از یک فروشگاه پاپ آپ با مضمون Resident Evil به فروش رساند ، که ظاهراً به نفع خیریه در زندگی واقعی انجمن Limbless بود. البته ، این کار بسیار خوب بازاریابی بود.

آهنگساز ناشنوا Resident Evil که در واقع ناشنوا نبود (یا آهنگساز)
مامورو ساموراگوچی گتی ایماژ

ممکن است شما Mamoru Samuragochi را به عنوان آهنگساز که Resident Evil: Director's Cut DualShock Ver. را به ثمر رساند ، بشناسید که در سال 1998 منتشر شد. شما همچنین می توانید او را با نام "بتهوون ژاپن" بشناسید ، عنوانی که پس از طی کردن کاملاً ناشنوا در 35 سالگی به لطف یک بیماری دژنراسیون. نه اینکه او اجازه دهد شنوایی خود را از دست بدهد ، او را آهسته می کنداگر متوجه نشده اید ، بازی های Resident Evil تمایل به طی چرخه های توسعه طولانی و پیچیده با بسیاری از بن بست دارند. در نتیجه ، تعداد معدودی از بازی های کاملاً کامل Resident Evil در آنجا وجود دارد که مردم هرگز مجبور به بازی کردن آن نشده اند. اولین پاس در Resident Evil 2 وجود دارد که طرفداران آن را Resident Evil 1.5 می نامند. نسخه زشت اما غافلگیرکننده نسخه Game Boy Color نسخه اصلی Resident Evil از PlayStation وجود دارد. حداقل سه نمونه اولیه متفاوت Resident Evil 4 وجود دارد که در طول تولید بازی در معرض دید عموم قرار گرفتند. فرقی نمی کند که اکثر این بازی ها هرگز تمام نشده باشند. هواداران اختصاصی می خواهند همه آنها را بازی کنند. در غیاب نسخه رسمی ، برخی از توسعه دهندگان آماتور امور را به دست خودشان گرفتند: مردم تلاش می کنند تا Resident Evil 1.5 و نسخه "مرد قلاب" Resident Evil 4. را بازیابی کنند. آنها یک نسخه رسمی می خواهند. آنها همچنین به Capcom اطلاع می دهند. ببینید ، Resident Evil 5 شامل یک حالت رقابتی به نام "مزدوران" است که در آن بازیکنان دو دقیقه فرصت دارند تا زامبی ها را بکشند و هر چه بیشتر امتیاز را جمع کنند. یک رهبر جهانی امتیازات برتر از سراسر جهان را ردیابی می کند. وقتی بازیکنان فهمیدند چگونه تخته را هک کنند و بالاترین امتیاز ممکن را ارسال کنند ، چه کاری انجام دادند؟ آنها از این سکو برای ارائه یک اولتیماتوم به Capcom استفاده کردند: "انتشار RE1dot5. ما 15 سال در انتظار آن بودیم." نفت خام ، اما مطمئناً این نکته را به دست می آورد. شخصیت میلا جووویچ هرگز در اولین فیلم Resident Evil نامگذاری نشده است Resident Evil بالاترین حق رای دادن به فیلم برتر با تکیه بر یک بازی ویدیویی است ، اما این سریال فقط بر اساس بازی هایی که از آن الهام گرفته اند ، آزادانه ساخته شده است. بسیاری از شخصیت ها یکسان هستند و فیلم ها پر از گره های بصری برای برادران کنسول آنها است. لحن و سبک کاملاً متفاوت است ، با این حال ، از عملکرد نرم و صاف و اکتانهای بلند بر اثر وحشت بقاء مطلوبی حمایت می کند. شخصیت اصلی نیز کاملاً متفاوت است. در حالی که بازی های Resident Evil روی کریس و کلر ردفیلد ، لئون کندی و جیل ولنتاین متمرکز است ، آلیس Milla Jovovich فیلم های Resident Evil را لنگر می زند. این یک تغییر بزرگ در ماده منبع است و کاملاً عمدی. به گفته کارگردان Resident Evil ، پائول دبلیو. اندرسون (کسی که ورودی های اول ، چهارم ، پنجم و ششم را در حق رای دادن بر عهده داشت و دو مورد دیگر را نیز تولید کرد) ، آلیس یک "تخته سنگ خالی" است. فرقی نمی کند بازی ها را انجام داده باشید یا نه. همه با مساوی وارد تئاتر می شوند. البته ، تعبیر لفظی نیز برای "تخته سنگ خالی" نیز وجود دارد. آلیس ماجراجویی Resident Evil خود را که از فراموشی رنج می برد آغاز می کند ، و چیزی از خودش نمی داند ، از جمله نام او. شخصیت های دیگر هیچ سرنخی ندارند و آلیس در فیلم نامگذاری نشده است (اگرچه "آلیس" در مواد تبلیغاتی و تازه سازی رسمی فیلم ظاهر می شود). این عمدی است اندرسون می خواست مبارزه داخلی آلیس را با عدم هویتش انجام دهد و به مخاطب کمک می کند آنچه را که می گذرد احساس کند (این تئوری ، به هر حال). بسیاری از هیولاها در Resident Evil 7 از گوشت واقعی ساخته شده بودند اگر فکر می کردید که آن افراد بد گوشتی در Resident Evil 7 روی صفحه نمایش ناخوشایند به نظر می رسند ، فقط صبر کنید تا ببینید که آنها در زندگی واقعی چگونه به نظر می رسند. برای اینکه مطمئن شوید ارتش بازی crawlies های وحشتناک به اندازه واقعی ممکن به نظر می رسد ، توسعه دهندگان در Capcom از فتوگرامتری برای ایجاد مدل های سه بعدی از خلاقیت های واقعی استفاده کردند. اگر از اصطلاحات مدل سازی سه بعدی خود استفاده نمی کنید ، فتوگرامتری روشی است که در آن هنرمندان کپی های واقعی از یک شی ساخته می شوند ، سپس از زوایای مختلف از آن عکس بگیرید. در مرحله بعد ، مدل سازان آن تصاویر را در یک کامپیوتر بارگذاری می کنند و از آنها برای ایجاد یک تولید مثل دیجیتال به طرز خیره کننده وفاداری از شی اصلی استفاده می کنند (فتوگرامتری نیز به همین دلیل است که کشتی ها و اسلحه ها در Star Wars Battlefront بسیار دقیق به نظر می رسند. برای Resident Evil 7 ، این بدان معنی بود که هنرمندان می توانند با استفاده از آرایش جلوه های ویژه ، موجودات مختلفی خلق کنند و سپس خلاقیت های خود را در رایانه اسکن کنند. با این حال ، برای گوشت های بازی ، اسکوشییر و هیولاهای خونین بازی ، آنها یک قدم اضافی برداشته و مدل هایی را از گوشت واقعی تهیه کردند. درست است: این هیولای غاز واقع بینانه به نظر می رسد زیرا در واقع از گوشت حیوانات ساخته شده است. ناخالص ما نباید خیلی متعجب شویم. Capcom در سال 2012 مجسمه های گوشتی (در نظر گرفته شده برای غذا خوردن) را که شبیه قطعات بدن انسان بود از یک فروشگاه پاپ آپ با مضمون Resident Evil به فروش رساند ، که ظاهراً به نفع خیریه در زندگی واقعی انجمن Limbless بود. البته ، این کار بسیار خوب بازاریابی بود. آهنگساز ناشنوا Resident Evil که در واقع ناشنوا نبود (یا آهنگساز) مامورو ساموراگوچی گتی ایماژ ممکن است شما Mamoru Samuragochi را به عنوان آهنگساز که Resident Evil: Director's Cut DualShock Ver. را به ثمر رساند ، بشناسید که در سال 1998 منتشر شد. شما همچنین می توانید او را با نام "بتهوون ژاپن" بشناسید ، عنوانی که پس از طی کردن کاملاً ناشنوا در 35 سالگی به لطف یک بیماری دژنراسیون. نه اینکه او اجازه دهد شنوایی خود را از دست بدهد ، او را آهسته می کند.

دوره. ساموراگوچی از زمان ناشنوایی ، دو بازی ویدیویی (Resident Evil و Onimusha) به ثمر رسانده است ، سمفونی را برای قربانیان هیروشیما سروده و موسیقی را برای بهره مندی از قربانیان زله زد. او در مجله تایم پروفایل شده است. او با استعداد ، الهام بخش . و ی کامل است.

محبوب ترین موسیقی ساموراگوچی ، مانند قطعه ای که اسکیت بازان Daisuke Takahashi در المپیک زمستانی 2014 از آن استفاده کرده است؟ او واقعاً آن را ننوشت. شخص دیگری انجام داد. ساموراگوچی در مصاحبه ای در سال 2014 که دنیای موسیقی ژاپنی را به لرزه درآورد ، اعتراف کرد ، "من شروع کردم به استخدام شخص برای آهنگسازی موسیقی برای من در حدود 1996." همانطور که ساموراگوچی توضیح داد ، شنوایی وخیم او کار خود را غیرممکن می کرد و "بیش از نیمی از" کار ساموراگوچی در واقع متعلق به شخص دیگری بود.

همانطور که معلوم است ، این کاملاً درست نیست. اوه ، ساموراگوچی یک نویسنده ارواح داشت. او واقعاً ناشنوا نیست. یک روز پس از اعتراف ساموراگوچی ، تاکاشی نیگاکی ، معلم مدرسه موسیقی که به عنوان "همدست ساموراگوچی" خدمت کرده بود ، ادعا کرد که ساموراگوچی به سادگی وانمود می کند که قادر به شنیدن نیست (ظاهراً او نیز نمی تواند موسیقی بخواند). از این بدتر ، وقتی نیگاکی سعی در ترکش داشت ، معلم می گوید ، ساموراگوچی تهدید کرد که خودش را خواهد کشت.

داستان ساموراگوچی عالی است ، اما این همه چیز است: یک داستان ، و نه چیز دیگری.

دلیل واقعی صدای صدا Resident Evil بسیار وحشتناک است
صحنه "جیل ساندویچ" در Resident Evil HD Remaster

Resident Evil ممکن است یک بازی ویدئویی باشد ، اما بسیار نزدیک به ریشه های فیلم B آن می چسبد. خیلی نزدیک ، شاید ، تا آنجا که به گفتگو آن مربوط می شود. با گذشت سالها ، کارمندان مانند بدنام "شما تقریبا یک ساندویچ جیلی بودید!" به شوخی های در حال تبدیل شده اند ، و برای بهتر یا بدتر ، بازیگری صدا لرزان بخش عمده ای از میراث Resident Evil است.

این بد است ، به خصوص برای یک حق رای دادن عمده بازی ویدیویی. بنابراین ، چه کسی مقصر است؟ در یک همایش در سال 2014 ، برخی از کارکنان Capcom لوبیا را ریختند. در جلسه ای با عنوان "پشت صدای بازی های کپکام" ، تابلویی فاش شد که اجراهای صوتی بی پرده Resident Evil هیچ کاری برای بازیگران ندارد. این فقط برخی نادرست های فرهنگی قدیمی و قدیمی است. شخصیت های Resident Evil به انگلیسی صحبت می کنند ، اما بازی ها در ژاپن ساخته شده اند. همانطور که جاناتان کلین ، یکی از تولید کنندگان انگلیسی زبان کپکام ، توضیح می دهد ، "ژاپنی ها همیشه آنچه را که فکر می کنند در ذهنشان خوب به نظر می رسد را انتخاب می کنند ، نه این که وماً آنچه برای مخاطبان انگلیسی زبان خوب به نظر می رسد باشد."

D.C داگلاس ، که در Resident Evil 5 در آلبرت وسکر بازی کرده بود ، یک نمونه را نشان می دهد. داگلاس می گوید ، اوزکر اصلی Resident Evil ، سرجیو جونز "یک بازیگر خوب" است. "به نظر می رسد وحشتناک است زیرا . شما هیچ ایده ای در مورد زمینه صحنه ندارید ، بنابراین شما فقط باید خط را تکرار کنید . و بعداً یک مهندس ژاپنی می رود ،" من ریتم آن را دوست دارم. " ممکن است خوب به نظر برسد ، اما درست به نظر نمی رسد - و به این ترتیب ، دو دهه ارزش های ممتاز به دنیا می آیند.

همه کارها و هیچ بازی باعث نمی شود وسکر پسری کسل کننده باشد
درخشان

در اکثر موارد ، Resident Evil تأثیرات خود را بر روی آستین خود می پوشاند. بازی های ابتدایی نامه عشق آغشته به خون به ماسترو فیلم زامبی جورج A. رومرو است. Resident Evil 5 ماجراجویی آفریقایی به طور آزادانه از 28 روز بعد وام می گیرد و بلک هاوک مجموعه سومالی. Resident Evil 7 کاملاً شبیه به قتل عام اره برقی تگزاس است ، و کمی اره را برای اندازه گیری خوب به داخل انداخته است.

اگر دوست دارید Resident Evil ، شما واقعاً باید از The Shining تشکر کنید. اقتباس سرحال استخوان از استنلی کوبریک از رمان کلاسیک استفان کینگ نقش بزرگی در ارائه اولین بازی Resident Evil این بازی vibe spooky داشت. ببینید ، هر دو The Shining و Resident Evil در املاک و مزرعه های labyrinthine اتفاق می افتند که پر از عجیب و غریب فوق العاده هستند ، و Shinji Mikami ، مدیر Resident Evil ، تضاد بین زیبایی زیبایی زیبایی هتل Overlook و شیطنت های زیرین را دوست دارد. ظاهراً ، برخی از زمینه های از پیش ارائه شده Resident Evil حتی مستقیماً بر اساس مجموعه های اسراف آمیز The Shining بنا شده بودند.

اتصال Resident Evil / Shining به مراتب بیشتر از تصدی میکامی در این سریال ادامه داشت. میکامی بعد از Resident Evil 4 حق رای دادن را ترک کرد ، اما معلوم است که Morimasa Sato ، طراح سناریو Resident Evil 7 ، یک طرفدار بزرگ Shining است. در واقع ، شما می دانید که شرور شرور Resident Evil 7 ، جک بیکر ، کجاست؟ چرا ، از جک دوتایی The Shining - بازیگر نقش جک نیکلسون و شخصیتی که او بازی می کند ، جک تورنس.


در ژاپن ، Resident Evil با عنوان Biohazard شناخته می شود ، که از اولین بازی در سال 1996 نام این حق رای دادن بوده است. این قرار نبود در ایالات متحده پرواز کند ، جایی که "biohazard" یک کلمه مشترک است (ناگفته نماند. عنوان بازی های بی شماری و نام یک باند مشهور فی سنگین). اگر Capcom می خواست از این نام تجاری استفاده کند ، به یک نام جدید احتیاج دارند.

بنابراین شرکت مسابقه ای برگزار کرد و مدیران از کارمندان خواستند که نامهای احتمالی سری جدید را بیابند. به گفته Capcom کرامر ، مدیر ارشد ارتباطات و اجتماعات آمریکا ، تیم بازاریابی تعداد زیادی ورودی را دریافت کرد و Resident Evil را انتخاب کرد که توسط یکی از طراحان بازی این شرکت ارسال شد. کرامر توضیح می دهد: "این یک کار هوشمندانه بود." "بازی اول در یک عمارت تنظیم شد ، آن را دریافت کنید؟"

از طرف خودش ، کرامر به ویژه از این عنوان خوشش نمی آمد و به آن رأی داد و گفت که "فکر می کرد فوق العاده شیک است". اما بقیه بازاریابی و پیشرفت های بالاتر در ژاپن آن را دوست داشتند ، بنابراین Resident Evil گیر افتاد. از طرف خودش ، کرامر اعتراف کرد که احتمالاً پیشنهاد او بهتر نبوده است. وی گفت: "نمی توانم به یاد بیاورم که احساس کردم جایگزین بهتری است." "احتمالاً در مورد زامبی ها احمقانه است."

در دادگاه های آمریکا این بازی با نام Resident of Evil Creek شناخته می شود

این بسیار مطمئن است که بگوییم Stephen N. Limbaugh Sr. ، قاضی فدرال ، خیلی اهل بازی نیست. او نه تنها در بیانیه رسمی دادگاه اسامی دو مورد از محبوب ترین سریال های مربوط به اشتباه بازی را بدست آورد ، بلکه این حکم را نیز صادر کرد که پس از بررسی چهار بازی مختلف ، "این دادگاه . هیچ انتقادی از ایده ها ، بیان و یا پیدا نکرد هر چیز دیگری که احتمالاً به معنای گفتار باشد. " با "گفتار" ، او به معنای نوعی است که طبق اصلاح اول اصلاح می شود و از آن محافظت می شود. بله آخ.

این تصمیم در طی یک پرونده 2002 اتخاذ شد که طی آن ، انجمن نرم افزاری دیجیتال تعاملی ، سنت سنت لوئیس را به حکم محلی به دادگاه محکوم کرد که هر کس زیر 17 سال را مم به قبول رضایت والدین قبل از بازی های ویدئویی خشونت آمیز یا جنسی دانست. IDSA ادعا کرد که این قانون اولین اصلاحیه را نقض کرده است. سنت لوئیس و لیمباگ اختلاف نظر داشتند. لیمبو اعتراف کرد که بازی ها دارای backstories ، تنظیمات ، توطئه ها ، گفتگوها و سایر محتوای روایت هستند ، اما اظهار داشت که "بازی های ویدئویی بیشتر از آنچه که با تصاویر متحرک انجام می شود ، با بازی های تخته و ورزش مشترک هستند." به همین ترتیب ، آنها از قانون اساسی محافظت نمی شوند.

البته ، با توجه به اینکه لیمباگ حتی نمی تواند نام دو چهار بازی را به درستی بدست آورد ، کل حکم مظنون است. نظر دادگاه یک بازی Resident of Evil Creek را نامیده است. دیگری به عنوان Mortal Combat (همانطور که طرفداران بازی مبارزه می دانند "Kombat" با K املا شده است) نامیده می شود. علاوه بر این ، در سال 2002 ، یک پرونده دادگاه 7 دادگاه جداگانه - که تصمیم قبلی را هم از قبل حذف کرده و هم از آن خارج شده است - قبلاً بازی های ویدئویی را به صورت سخنرانی آزاد طبقه بندی کرده بود ، و این حکم لیمباگ را کم و بیش بی فایده می کرد. تنها چیزی که واقعاً تولید کرده است؟ لقبی خنده دار برای یکی از انعطاف پذیر ترین و ماندگارترین حق رایانه های بازی. با تشکر ، قاضی لیمباگ!

قرار بود Resident Evil 2 پایان این سریال باشد

Resident Evil 4 ، که نماینده فدرال را لئون کندی در برابر پارگی انگلهای موسوم به طاعون قرار داد ، باعث ایجاد انقلابی در بازیهای اکشن شد. Resident Evil 7 زندگی جدیدی را در ژانر ترسناک زنده ماندن نفس کشید و Resident Evil را برای اولین بار به شخص اول منتقل کرد. با این حال ، اگر Capcom با برنامه اصلی شینجی میکامی ، سازنده سریال گیر کرده بود ، هرگز چنین اتفاقی نمی افتاد.

Resident Evil 2 یک روند توسعه طولانی و ناخوشایند را پشت سر گذاشت و با نزدیک شدن به تاریخ انتشار 1997 ، میکامی متوجه شد که این بازی قرار نیست استانداردهای خود یا کپکام را رعایت کند. بنابراین ، با یک بازی بین 60 تا 80 درصد به پایان رسید ، کپکام همه چیز را بیرون انداخت و شروع به کار کرد.

این امر به کپکام این فرصت را داد تا نوبرو سوگیمورا ، فیلمنامه نویسان را به هیئت مدیره برساند تا داستان Resident Evil 2 را اصلاح کند ، که تهیه کننده یوشیکی اوکاموتو آن را دوست ندارد. ظاهراً ، Mikami می خواست Resident Evil 2 طرح را ببندد و به عنوان فینال سریال خدمت کند. اوکاموتو یک فرانشیز می خواست که بتواند برای همیشه اجرا شود ، مثل گوندام یا جیمز باند. Sugimura جلوی چشم اوکاموتو را گرفت و تقریباً کل بازی را دوباره نوشت. احتمالاً بهترین مورد ، حداقل در مورد خط پایین Capcom است: با گذشت سالها ، این ناشر بیش از 71 میلیون بازی Resident Evil فروخته است ، و به نظر نمی رسد که این سریال به زودی کند شود.

سینمایی Resident Evil 2 با استفاده از چهره های اکشن ایجاد شده است

اگر فکر می کنید برای بازی با اسباب بازی ها خیلی پیر هستید ، دوباره فکر کنید. در حالی که برشهای از پیش ساخته Resident Evil 2 ممکن است به خوبی سن نرفته باشد ، در سال 1998 آنها لبه دار شدند ، و آنها هرگز اتفاق نمی افتادند اگر مردمی در Capcom با مجموعه ای از چهره های عمل کثیف و کثیف نشده باشند.

Resident Evil با برشهای اکشن زنده و ضبط شده با استفاده از بازیگران زنده شروع و به پایان رسید ، بنابراین این فرضیه نیست که Resident Evil 2 از افراد واقعی برای به زندگی شهر را و مناطق مختلف آن استفاده کرد. ظاهراً این طور نیست: Resident Evil: 1998 مجله طنز کتاب شماره 3 

مصاحبه اختصاصی با خالق شینیجی میکامی ایجاد می کند که با وجود ویژگی های خاص و سنگین در ستایش (این یک انتشار رسمی با مجوز است) ، جزئیات این محصول را فاش می کند. میکامی توضیح داد: "ابتدا با استفاده از تصاویر متحرک و چهره های اکشن ، فیلم های تصویری [عکس هایی از هر زاویه] تهیه کردیم تا تصاویر استاندارد دریافت کنیم." "سپس ، ما از ابزارهای CG برای ارائه هر تصویر و تبدیل داده ها برای پلی استیشن استفاده کردیم."

این مبهم است ، اما به نظر می رسد که Capcom از اسباب بازی ها برای ایجاد انیمیشن های خاص - یا یک صفحه داستانی متحرک - برای برش های Resident Evil 2 استفاده می کند ، و سپس آن ها را به انیماتورها می دهد تا به عنوان یک راهنما استفاده کنند (افراد دیگر این جمله را تفسیر می کردند به این معنی که Capcom در واقع متحرک است. چهره هایی که از تکنیک های انیمیشن stop-move استفاده می کنند ، اما با توجه به چگونگی وقت گیر بودن آن روند ، بعید به نظر می رسد).

Devil May Cry با نام Resident Evil 4 شروع به کار کرد

Resident Evil 4 نمایانگر یک تغییر بزرگ برای حق رای دادن است. در حالی که سه عنوان اول Resident Evil (و پیشگفتار آنها ، Resident Evil 0) بازی های زنده ماندن ترسناک بودند که پاداش صبر ، احتیاط و مدیریت دقیق موجودی را به دست می آورند ، RE 4 این سریال را به داخل قسمت اکشن منتقل کرد. لئون ، قهرمان Resident Evil 4 ، سریعتر و هماهنگ تر از پیشینیان خود است. بازیکنان به جای اینکه مستقیماً جلو یا بالا و پایین شلیک کنند ، می توانند قسمتهای خاص بدن دشمنان را هدف قرار دهند ، که به زخمهای مختلف واکنش نشان می دهند. Resident Evil 4 بیشتر روی مبارزات تمرکز دارد تا معما ها ، و دارای "حرکات تمام شده" حساس به متن است که به لئون اجازه می دهد تا دشمنان خود را با شیوه ای خلاقانه و خنده دار تعیین کند.

با این حال ، در حالی که Resident Evil 4 یک عزیمت است ، می توانست فرق بیشتری داشته باشد. هنگامی که در ابتدا به ایجاد اقساط بعدی در حق رای دادن متهم شدید ، کامیا هیدکی کارگردان Resident Evil 2 و نویسنده Noboru Sugimura تصمیم گرفتند یک بازی اکشن نرم و صاف و شیک تهیه کنند و "جالب" را به عنوان مفهوم اصلی طراحی طراحی کنند. قهرمانی که آنها خلق کردند "مردی غیرقابل نفوذ با توانایی بیش از دانش بشری بود". بیوتکنولوژی مانند بازی های قبلی Resident Evil نقش بزرگی را در این نقشه بازی کرد ، اما معماری به سبک قرون وسطایی و گوتیک نیز چنین بود.

در نهایت ، شینجی میکامی ، تهیه کننده سریال تصمیم گرفت که جهت جدید بازی را خیلی از ریشه های Resident Evil دور کند. با این وجود ، به جای اجرای این پروژه ، میکامی مدیران Capcom را متقاعد کرد که Resident Evil 4 را در عنوان خود بپیوندند. هیدکی قهرمان را از یک ابرقهرمان علمی تخیلی به یک جنگجو با دیو تبدیل کرد ، او را به عنوان دانته ، و ولیلا به سر برد! Devil May Cry متولد شد.

Dead Rising و Resident Evil ممکن است در همان جهان اتفاق بیفتد

این ممکن است فقط یک تخم مرغ عید پاک باشد ، اما به هر حال ، لازم به ذکر است. نوازندگان با تجربه Dead Rising نوازنده داستانی پائولا هاپکینز را می شناسند که آلبوم آن ، مادر ، در سراسر فروشگاه موسیقی در Willamette Parkview Mall قرار دارد. نمایشگرهای ایستاده ، نسخه اخیر مادر را جشن می گیرند. هر زمان که فرانک وست ، شخصیت اصلی Dead Rising ، مجموعه ای از سی دی ها را ضبط کند ، آخرین نسخه پائولا هاپکینز درست در صدر است.

حدس بزنید چه کسی در Resident Evil 5 نشان می دهد؟ در اوایل بازی — در مرحله 1-2 ، بازیکنان خاص با چشم های عقاب خاص می توانند یک پوستر پائولا هاپکینز را که روی دیوار آویزان شده است ، تبلیغ کنند و آلبوم Mother را تبلیغ کنند. حال ، با توجه به اینکه هر دو Resident Evil و Dead Rising محصولات Capcom هستند ، احتمالاً توضیح این است که این شرکت فقط کمی سرگرم کننده است - اما در مورد آن فکر کنید. هر دو بازی بر شیوع زامبی تمرکز دارند. فرض بر این است که بین این دو ارتباط وجود دارد کاملاً مضحک نیست. از طرف دیگر ، یک فروشگاه طنز در Dead Rising 4 با کتابهای طنز Resident Evil مجهز شده است ، دلالت بر اینکه این سریال بازی در دنیای Dead Rising نیز داستانی است. مگر اینکه کسی در Capcom صحبت کند ، ما هرگز به طور قطع نمی دانیم.


این فقط کمیک های DC نیست که برای برخی از بازی های ویدئویی وحشتناک ایجاد می کند بلکه مارول به همان اندازه مقصر زندگی در کنسول شما است. X-Men: Destiny به نظر می رسد بازی ویدیویی جهش یافته ای که هر هواداری همیشه رویای بازی کردن را در سر داشته است ، مستقیم از صفحات طنز کشیده می شود. شما نقش جهش جوانی را بر عهده دارید که علیه نیروهای ضد جهش مبارزه می کند . به جز در مورد بازی ، هیچ کدام از گزینه های شما واقعاً روی نتیجه کلی تأثیر نمی گذارد. مثل سفارش دادن سوپ و به جای آن شمع نوارهای لاستیکی است.

گذشته از تظاهرات بی رحمانه برای ارائه اراده رایگان بازیکن ، X-Men: Destiny نیز به دلیل احساس ناتمام بودن و داشتن برخی از مکانیک های جنگی بسیار کسل کننده مورد انتقاد قرار گرفته است. سیلی نایتز چیزهای خوبی را ساخته است ، اما طبق گفته های کوتاکو ، استودیو در این زمان با ایجاد اختلال جبران ناپذیری روبرو شده بود. نتیجه یک بازی است که Morlock بیشتر از جهش یافته است ، و یک با نمره Meteoritic 44.

Surfer Silver (NES)

وقتی صحبت از بازی های Marvel افتضاح می شود ، می توانیم بسیار عمیق باشیم اما SIlver Surfer در سال 1990 برای NES تقریباً بدترین است. در حالی که بازی های نینتندو به طور کلی بسیار دشوار هستند ، Silver Surfer تیرانداز پیمایشی استاندارد شما را با لطف و چابکی سیب زمینی پخته شده ترکیب می کند. به عنوان ابرقهرمان براق ، تمام قدرتهای شگفت انگیز شما به تیراندازی نقاط ضعیف نقره کاهش می یابد. بدتر از همه ، اگر به هر چیزی دست بزنید ، مرده اید ، که در واقع بازنمایی عادلانه ای از Power Cosmic نیست.

سطوح شامل Neon روم باستان ، باتلاق ماه قهوه ای ، خانه خالی از سکنه ، و روده های Galactus . است و هر یک از آنها مسخره و تقریباً غیرقابل تحمل است. می گیریم یک ابرقهرمان بودن سخت است . اما اگر توسط یک فانوس جک پایین بیفتید ، احتمالاً شما برای قهرمان شدن کنار نمی روید.

تیک (SNES / Genesis)

قهرمانان ایندی هم می توانند مکیدن کنند ، و The Tick تلاش دیگری برای تبدیل یک طنز عالی به یک بازی است. در حالی که این یک پیمایش کاملاً استاندارد معمولی است ، یک Double Dragon ، بازی با ساختن کل سطح اول به یک شوخی ، خودش را از بین می برد و سپس خط پانچ را فراموش می کند.

این سطح با نام "شب یک میلیون میلیون نینجا" ، حاوی نینجا های زیادی است که به معنای واقعی کلمه حدود یک ساعت برای بازی از طریق آن طول می کشد ، در حالی که همه دکمه های مشابه را با هم مخلوط می کنند. بعد از یک تن نینجا ، کمی خنده دار است. بعد از لحن دوم ، سرگرم کننده است. سطوح بعدی بیشتر مربوط به همان یورش های بی انتها از غرامت یکسان است و پاداش نهایی شما برای دادن صدمات شست و شست و شلوار دائمی به خودتان است؟ تصویری از تیک و آرتور در موتور سیکلت. حتی در روزهای قبل از اینکه فقط می توانید تصویری از بوفون آبی بارگیری کنید ، این جایزه به همراه جوراب های کریسمس بود.

Iron Man / X-O Manowar in Heavy Metal (Sega Saturn / PlayStation)

کراس اوورهای شرکت کمیک بوک معمولاً کار بزرگی است. از این گذشته ، گروت واقعاً هر روز با Swamp Thing روبرو نمی شود ، حتی اگر آنها کاملاً بهترین جوانه ها باشند . اما عبور از مرد آهنین مارول با نیمه مبهم X-O مانویچ Valiant Comics احتمالاً گرانترین واقعه ای نبوده است که تاکنون ایجاد شده است. این دو تیم تقریباً به هم نزدیک بودند زیرا هر دو شخص دوست دارند مانند زره بپوشند ، اما این در مورد آن است. به همان اندازه که تشکیل یک گروه با دو بیس و هیچ کس دیگری نبود ، حس شد. هیچ کس حتی اولین آهنگساز را دوست نداشت.

بازی نتیجه گیری برای لیست طولانی از نقص های کشنده ، از گرافیک لاغر faux-3D و انیمیشن گرفته تا گیم پلی خسته کننده استفاده شد. این ماجراجویی باعث ایجاد یک مینی بوس طنز دو موضوع شد . و یک بدبخت 4 از 10 نمره متوسط ​​از مجلات بررسی بازیهای عصر.

باورنکردنی هالک (Xbox 360 / PS2 / PS3 / Wii)

بر اساس فیلم با همین نام در سال 2008 ، باور نکردنی هالک پیگیری جالب و جذاب هالک 2005: نهایی نهایی بود. کراوات فیلم به طور کلی بیش از گرفتن سریع پول نقد کار نمی کنند ، و Edge of Reality's Incredible Hulk حتی سعی در شکستن قالب نمی کند - با توجه به اینکه شکستن چیزها تقریباً همان چیزی است که هالک تصور می کند ناامید کننده است. انجام دادن.

منتقدین ، ​​حتی با درج دشمنان بسیار جذاب مانند U-Foes و Bi-Beast ، بازی را به شدت مهیج کردند. باورنکردنی هالک و فیلم نیز از این فیلم غافلگیر شدند و زمان بسیار ناخوشایندی را در دنیای شکوفه Marvel Cinematic و یک دوره بسیار ناخوشایند ناامید کننده برای گیمرها رقم زدند.

توصیه شده
بعدی
حقیقت غیرقابل توصیف Resident Evil
توسط کریستوفر گیتس / سپتامبر. 6، 2017 11:20 EST / بروزرسانی شده: 15 فوریه 2018 4:12 بعد از ظهر EST

زمان خوبی است که یک طرفدار Resident Evil باشید. Resident Evil 7 با بازگشت به ریشه های ترسناک بقا ، جلال حق رای دادن را احیا کرد ، Resident Evil: The Final Chapter بهترین ورود در سریال های بلند فیلم است و اگر اقتباس های سینمایی فنجان چای شما نبودند ، پس ما چند خبر خوب داشته باشید: حالا که کار Milla Jovovich به پایان رسید ، کارگردان جیمز وان (اره ، خشمگین 7) در حال راه اندازی مجدد همه چیز است.

اما رسیدن به اینجا آسان نبوده است: در طول دو دهه گذشته ، تاریخچه حق رای دادن Resident Evil تعداد زیادی پیچ و تاب و عجیب به خود گرفته است. عناوین بی شماری وارد تولید شدند ، و تعداد کمی از آنها تاکنون دیده اند

نور روز این سریال انتقاد از والدین نگران و دادگاه های فدرال را تحمل کرد. هواداران شکایت کردند. اما مانند یکی از دشمنان ارواح خود ، Resident Evil فقط از کار در نمی ماند. خدا را شکر.

Resident Evil به عنوان یک بازسازی خانه شیرین شروع شد

احتمالاً شما از خانه شیرین چیزی نشنیده اید. اشکالی نداره بازی Famicom در سال 1989 ، بر اساس فیلمی ترسناک به همین نام ، هرگز آن را از ژاپن بیرون نکشید. با این وجود ، شما از بسیاری از سیستم های محبوب تر بازی لذت برده اید. ببینید ، Resident Evil به عنوان بازسازی (یا احتمالاً عاقبت) برای Sweet Home شروع به کار کرد ، و بسیاری از ویژگی های استاندارد بازی راه خود را به خواهر و برادرهای جوان تر معروف تر تبدیل کرد.

در خانه شیرین ، گروهی از پنج فیلمساز برای نجات برخی از هنرهای نادر به خانه ای خالی از سکنه حمله می کنند. شباهت ها از مرحله دریافت مشخص است. Sweet House مانند Resident Evil دارای شخصیت های مختلفی است - اگرچه برخلاف کریس ردفیلد و جیل ولنتاین که به طور جداگانه ماجراجویی می کنند ، Sweet Home از بازیکنان می خواهد که یکباره کل مهمانی را اداره کنند. هر دو بازی در قصرهای غول پیکر برگزار می شوند. سیستم موجودی مجازات کننده Resident Evil ، که بازیکنان را وادار می کند که چگونگی استفاده از منابع خود را با دقت در نظر بگیرند ، یک نسخه مستقیم از Sweet Home's است. حتی انیمیشن های معروف درب بازکن Resident Evil ، که در حالی که پلی استیشن محیطهای جدیدی را بار می کند بازی می شود ، از انتقال های مشابه در Sweet Home ناشی شد.

هیچ یک از اینها تصادف نیست. در سال 1993 ، توکورو فوجیوارا ، کارگردان شیرین خانه ، شینجی میکامی ، مرد پشت سازگار با بازی های ویدئویی علاءالدین و گوف تروپ را به دفتر خود فراخواند. میکامی یادآوری کرد: "او گفت که ما می خواهیم ما با استفاده از سیستم های Sweet Home یک بازی ترسناک درست کنیم." در — اما با اشتیاق به هر حال به کار خود رفت. او نباید نگران این موضوع بود: کپکام تقریباً سه میلیون نسخه از Resident Evil را جابجا کرد و یک اثر جدید به دنیا آمد.


پس از نمونه Blizzard با Diablo III ، شما فکر می کنید که سایر شرکت های بازی آموخته اند که از مشکلات بدیهی مانند نیاز به اتصال به اینترنت برای انجام یک بازی ویدیویی جلوگیری کنند. با این حال اشتباه می کنید مورد در نکته: SimCity 5 ، منتشر شده توسط Electronic Arts و توسط Maxis متعلق به EA. SimCity 4 اولین بار در سال 2003 به رایانه های شخصی بازگشت. بنابراین پس از انتظار یک دهه کامل برای SimCity 5 ، گیمرها نمی توانستند منتظر بمانند تا جدیدترین قسط کامپیوتر کلاسیک را بدست آورند.

احتمالاً می توانید ببینید که این کجا می رود. هنگامی که این بازی در مارس 2013 به بازار عرضه شد ، کاربران مجبور شدند به جای مجبور شدن به سرورهای Blizzard's Battle.net ، مجدداً به اینترنت بروند this ، این بار گیمرها مجبور بودند از سرویس بازی EA's Origin استفاده کنند. اما حجم بالای کاربران یک روزه که همه سعی در سر و صدا کردن سرورها داشتند ، به معنای پیام های خطای گسترده و بازی های غیر قابل پخش است. یک بار دیگر ، زمان و سرورهای اضافی به بازیکنان این فرصت را می دادند که در واقع ، شما می دانید ، بازی کنید ، اما صدمه به اعتبار EA ضربه بزرگی وارد کرده است. سرانجام ، EA و Maxis حتی یک حالت تک نفره آفلاین را نیز برای SimCity 5 فراهم کردند که تقریباً همان چیزی است که هرکس که آن چیزی را خریداری کرد ، در وهله اول می خواست.

میدان جنگ 4 (2013)

یک بازی دیگر از EA ، یک پرتاب دیگر. شرکت EA و شرکت توسعه دهنده DICE شهرت کاملی را برای حقیقت خود در Battlefield شلیک کنندگان شخص اول به دست آورده اند ، که شامل چندین پلتفرم و نسل های کنسول است. به این ترتیب ، هواداران از بازی جدیدترین تیرانداز DICE هنگام آغاز نسل کنسول Xbox One و PlayStation 4 بسیار پشیمان بودند و پاییز 2013 شروع به بازی کردند.

اشکالات و اشکالات فراوان وجود دارد. بازی خراب شد. بازیکنان می توانند با گلوله حتی در شرایطی که پشت جلد آنها قرار گرفته بود ضربه بزنند. بازیکنان بدون دلیل از گیم پلی و در حالت تماشاگر دور شدند. این لیست ادامه یافت — و EA سرانجام با طرح دعوی قضایی روبرو شد و ادعا کرد که این شرکت درمورد اشکالات Battlefield 4 مشتریان و سرمایه گذاران را گمراه کرده است. آنچه که باید یک پیروزی بزرگ برای EA بود به یک سردرد بزرگ تبدیل شده است - چیزی که باعث شد پرتاب SimCity 5 در مقایسه شگفت انگیز به نظر برسد.

Halo: The Master Chief Collection (2014)

در حالی که حق رای دادن EA's Battlefield بر روی بسیاری از سیستم عامل ها وجود دارد ، سری Halo مایکروسافت همیشه یک کنسول Xbox منحصر به فرد بوده است. Halo و Halo 2 سرانجام به رایانه شخصی منتقل شدند ، اما تا سال 2014 هنوز تعداد زیادی از افراد وجود داشتند که هرگز نمی خواستند اولین دسته بازی های این فرانچایز را انجام دهند. برای رفع این مشکل ، مایکروسافت و توسعه دهنده 343 Studios Halo: Master Chief Collection را منتشر کرد ، مجموعه ای مجددا از چهار عنوان اول این حق رای دادن ، که منحصراً برای Xbox One ساخته شده است. این باید یک نقطه ورود کامل برای دارندگان کنسول جدید باشد.

در عوض ، یادآوری غم انگیز از چگونگی راه اندازی یک بازی ویدیویی نبود. یکی از بزرگترین امتیازات فروش حق رای دادن Halo ، حالت چند نفره آن ، در Master Chief Collection به شدت شکسته شد. بازیکنان پیامهای خطایی ، مسابقه خواستگاری را مشاهده می کردند ، و تا آنجا که از تجربهای لذت بخش برخوردار نیستند ، همانطور که می توان تصور کرد. از همه بدتر ، شکایات مربوط به اشکالات موجود در این مجموعه همچنان ماه ها پس از راه اندازی آن در اواخر سال 2014 راه خود را آنلاین پیدا کرد.

شاید روزی ناشران و توسعه دهندگان یاد بگیرند که بازی های بسیار انتظاری را اجرا کنند که در واقع کار می کنند. اما به نظر می رسد که آن روز راه طولانی و طولانی است.

توصیه شده
بعدی
بدترین بازی های ویدیویی ابرقهرمانی
توسط C. دیوید / 18 مه 2016 1:59 EST

ابرقهرمانان و بازی های ویدئویی ممکن است طبیعی ترین ترکیب جهان به نظر برسند ، اما آنها از آنچه فکر می کنید مناسب تر هستند. در بیشتر مواقع ، نسخه های بازی های ویدیویی ابرقهرمانان به طرز حیرت انگیزی شکست می خورند ، هرگز مطابق هیجان نیستند که ماجراهای طنز آنها را وعده می دهد- و برخی از بازیها به اندازه کافی بد هستند تا شما را از این امید کنار بیاورند. در اینجا نگاهی به تعدادی از بدترین متخلفان همه زمانه آورده شده است.

سوپرمن: ماجراهای جدید (نینتندو 64)

ممکن است ما نیز با بارزترین نمونه شروع کنیم. سوپرمن: ماجراهای جدید ، یا همانطور که بیشتر اتفاقی و نفرت انگیز تر شناخته شده است ، سوپرمن 64 ، نمونه ای از یک عنوان ابرقهرمانی است که در آن کاملاً همه چیز اشتباه پیش می رود. نرم افزار Titus یک سری کارتون باور نکردنی را گرفت و آن را به یک تعداد اشکالات توهین آمیز کاهش داد که آنها جسارت فراخوانی یک بازی را داشتند. خسته کننده ، براق و تقریباً غیرقابل پخش است ، و همین سخنان Superman 64 برای شکست تبدیل به مراتب جدی شده است. تیتوس برادران وارنر را به دلیل محدودیت هایی که در این بازی وجود دارد مقصر دانست ، اما این یک نوع است مانند مقصر دانستن دستان شما برای مشت زدن برادرتان در چهره. احتمالاً شما کنترل معقول و منطقی بر اوضاع داشته اید.

از آنجا که در سال 1999 به بازار آمد ، این بازی همچنان بر اساس بزرگی سری انیمیشن ها به وضعیت پرفروش رسید . و به دلیل اینکه سایت های بازی هنوز یک چیز نسبتاً جدید بودند ، هشدارها به اندازه کافی سریع سفر نکردند تا بازیکنان بی گناه را از هدر رفتن چمن خود نجات دهند. -پول دادن

Aquaman: Battle for Atlantis (GameCube / Xbox)

با میانگین نمره Metacritic 26 ، تنها نمایش بازی انفرادی Aquaman یک تراژدی مطلق بود (گویا این مرد قبلاً ناامنی های کافی برای مقابله با آن نداشت). گیم

e بدون توجه به یک دلیل روشن برای موجود ، Aquaman: Battle for Atlantis در درجه اول از این واقعیت رنج می برد که شخصیت پویاتر یا هیجان انگیز در پایدار DC نیست. در حالی که Aquaman قادر به تماس با زندگی دریایی در این نزدیکی هست و چند حرکت فانتزی را انجام می دهد ، بازی به پایان رسید که فقط یک دکمه بدون ذهن است. شرمساری بیشتر در پی آن اتفاق افتاد که برنامه تلویزیونی X-Play جایزه Golden Mullet را به "افتخار" نبرد برای آتلانتیس ، با الهام از مدل موهای دیجیتالی مشکوک قهرمان زیرزمینی ایجاد کرد.

Batman: Dark Tomorrow (GameCube / Xbox)

کوشش اصیل برای وارد کردن یک بتمن با طنز دقیق در دنیای بازی های ویدیویی ، Dark Tomorrow یک تجربه حتی واضح تر از عنوان آن است. در حالی که پیش فرض نبرد در کل گالری سرکش های بتمن از فاصله دور بسیار عالی به نظر می رسد ، بزرگترین سقوط بازی در یک نقص واحد نهفته است: تقریباً شما را مجبور به از دست دادن می کند. اگر نتوانید یک دستگاه واحد را پیدا کنید که در هیچ کجای بازی ذکر نشده است ، Ra's al Ghul جهان را نابود می کند. در حالی که این تقریباً چقدر یک جنایت کاملاً خوب فکرش فرو می رود ، فقط به عنوان یک بازی ویدیویی کار نمی کند.

کل عنوان در جهنم توسعه تحت سلسله برشهای سینمایی ، اکتشافات جهان باز و یک امتیاز ارکسترال فروپاشی کرد. سردرگمی عمومی ، یک سیستم مبارزاتی وحشتناک و همان زاویه های دوربین بدشکلی که همه بازی های سه بعدی اولیه را گرفتار کرده بود ، بازی را با افت 27 درصدی متاکریتیک روبرو کردند. دنیا فقط باید منتظر Rocksteady برای نجات بتمن باشد.


تصور کنید در روز افتتاحیه فیلمی که سالها منتظر آن هستید در یک تئاتر بنشینید. دقایقی بعد از شروع فیلم ، پروژکتور می شکند و مدیر وارد می شود تا به همه بگوید که چند روز قبل از دیدن تلنگر می گذرد. این اتفاق برای گیمرها بطور روزمره متاسفانه اتفاق می افتد ، با انتشار بودجه بزرگی که همراه با اشکالات بازی و سرورهایی که قادر به تردد روزانه راه اندازی نیستند ، به فروش می رسند. در اینجا فقط یک نمونه کوچک از برخی از پررین راه اندازی بازی های ویدیویی در سال های اخیر ارائه شده است.

Final Fantasy XIV (2010)

سال هاست که برنامه نویس Square Enix انتشار قریب الوقوع حماسه جدید شرکت ، بازی انلاین چند نفره آنلاین (MMORPG) Final Fantasy XIV را بازی می کند. Final Fantasy die-hards با تمسخر از آنچه Square Enix در فروشگاه داشت ، و انتظار زیاد بود. بله ، به نظر می رسید که این شرکت ضربه ای به دستان خود زده است. اگر فقط بازی ای که راه اندازی شد یک تکه آشغال نبود.

نسخه کوتاه این است که بازی رایانه شخصی که به گیمرها فروخته می شد تقریبا ناتمام به نظر می رسید. رابط کاربری یک آشفتگی گیج کننده بود که بازیکنان را خاموش کرد. بازی به حدی نفرت انگیز بود که پس از چند تلاش برای رفع مشکلات آن ، Square Enix به راحتی کج شد و گفت: "ما در حال بدست آوردن مولیگان هستیم." آنها یک کار را انجام دادند و Final Fantasy XIV: A Realm Reborn در سال 2013 منتشر شدند. بهترین قسمت؟ آنها نسخه ی قدیمی بازی را با کوبیدن یک شهاب سنگ غول پیکر به دنیای مجازی کشته اند.

دیابلو سوم (2012)

Diablo اصلی از Blizzard Entertainment در اواخر دهه 1990 یک ضربه بزرگ در رایانه شخصی بود ، که از طرفداران گاه به گاه و هاردکور به طور یکسان پشتیبانی می کرد. گیم پلی ساده و گیم پلی و عناصر RPG عمیق آن ، سال هاست که آن را به عنوان یکی از اتاق های خوابگاه و زیرزمین تبدیل کرده است. پیگیری آن ، Diablo II ، هنگامی که در سال 2000 منتشر شد ، حیرت انگیزتر از آن بود. بنابراین هنگامی که بلیزارد بیش از یک دهه Diablo III را تحت پوشش قرار داد ، طرفداران پیش از این در سال 2012 ، سه گانه را در دروها سفارش دادند. این رکورد را خراب کرد و در 24 ساعت اول انتشار بیش از 3.5 میلیون واحد فروش داشت.

متأسفانه ، آن همه "24 ساعت اول" این بود که کسی واقعاً از راه‌اندازی Diablo III در 14 مه به یاد دارد. با وجود این واقعیت که این بازی حالت تک نفره را ارائه می دهد ، همه کاربران باید وارد پورتال Battle.net Blizzard شوند. و هنگامی که همه 3.5 میلیون گیمر سعی کردند یکباره وارد سیستم شوند ، سرورها اساساً ذوب شدند. اکثر کاربران یک روزه کدهای خطایی را دیدند و با اسکلت ناری برای کلیک کردن گیر کرده بودند و نه یک معجون برای نوشیدن. و هنگامی که گیمرها بالاخره توانستند آنلاین شوند تا هک شدن و هک شدن را شروع کنند ، برخی از آنها اشکالات مربوط به بازی را پیدا کردند. سرانجام همه این مشکلات برطرف شد ، اما نیازی به گفتن نیست که پرتاب دیابلو سوم بهترین ساعت بلیزارد نبود.


متنفرم از این که شما را شایع کند ، اما اگر قصد داشتید به صندلی بازی با مضامین X بال خود بپردازید و از مزرعه مورد علاقه همه-تبدیل شده-جدی برای چرخش استفاده کنید ، بهتر است برای یک کار 40 ساعته آماده شوید. یا ریزگردها به اندازه کافی برای اینکه مقامات قمار بلژیک سریعاً از سقف شما از طریق هلیکوپتر عبور کنند. امثال لوک Skywalker و Darth Vader ، دو شخصیت مترادف با خود جنگ ستارگان ، در پشت یک paywall قفل شده اند. آنها به کل قهرمانان و شرور دیگری مانند Emperor Palpatine ، Leia ، Chewie و حتی شخصیت اصلی پخش کمپین تک نفره ، Iden Versio پیوسته اند.

مطمئنا — شما می توانید یک تعطیلات آخر هفته یا دو روز را به صورت چند نفره آنلاین بگذرانید ، و با باز کردن چند اعتبار در اینجا و آنجا ، در تلاش خود برای جمع آوری پانتئون کهکشانی Battlefront II از کاراکترهای قابل پخش. اما تخمین زده می شود که دستیابی به هر آنچه که شیاطین در بازی پنهان کرده اند ، شما را به حدود 4،528 ساعت بازگرداند - یا بالقوه ، 2100 دلار به همان اندازه بی سابقه است.

تخمین زده می شود که لوک اسکای واکر که در ابتدا قرار بود 60،000 اعتبار داشته باشد ، 40 ساعت برای باز کردن قفل طول می کشد. پس از بیرون آمدن شکایات از طرفداران ، EA خواستار اعتبار خود را برای لوک ، وادر و بقیه تماس گرفت و هرکدام 75 درصد اعتبار خود را کاهش داد.

با این حال ، Sith در پشت صحنه نیز یک تغییر دیگر در بازی ایجاد کرده است ، "می دانید که" زمینه بازی "را تراز کنید .

توسعه دهندگان امتیاز پاداش تبلیغات را کاهش می دهند

خرید جعبه های غارت غارت شده و سنگ زنی از طریق جنگ های چند نفره تنها راه برای جمع آوری اعتبار در Battlefront II نیست. گیمرها این گزینه را نیز دارند که بتواند یکی از Iden Versio ، Imperial Inferno Squad Commander که به نوبه خود عضو شورش است را کنترل کند. تکمیل کمپین تک نفره ، یک محصول جدید جدید علاوه بر سری Battlefront ، در ابتدا قرار بود 20،000 اعتبار برای بازیکنان فراهم کند - مبلغ سنگینی برای وقت گذاشتن برای بازی در چنین ادای احترامی زیبا و بی نظیر به franchise Star Wars.

به جز این که به هیچ وجه چنین نبود. بعد از اینکه EA شرایط اعتبار قهرمانان خود را تا حدی کاهش داد که تقریباً مقرون به صرفه بودند ، پس از اتمام کمپین تک نفره ، میزان اعتبار اعطا شده به بازیکنان را نیز کاهش دادند. کاهش سود اعتباری کمپین از 20،000 amount مبلغی که می تواند Skywalker به تازگی کاهش یافته به 5000 unl را باز کند ، توسعه دهندگان همه را مجبور می کنند تا بازیکنان را مجبور به دستیابی به نقشه های چند نفره (یا حساب های چک آنها) کنند.

اما چه کسی می داند؟ شاید بازیکنان به فکر جدا نگه داشتن تجربیات تک نفره و چند نفره خود نباشند. شاید مبارزات تک نفره Battlefront II بیشتر از تلاش برای کاهش پاداش اعتباری آن با شخصیت های روایتگر و کاملاً درک شده باشد.

صبر کن.

کمپین تک نفره قابل فراموشی است

علی رغم آنچه که توسعه دهنده حالت تک نفره Motive (که در کنار DICE و Criterion Games کار می کرد) اعتقاد دارید ، تعدادی از بازرسان به نظر می رسد همه موافقند که مبارزات Battlefront یک کاهش اقتصادی است. حتی بررسی های مثبت باعث انتقاداتی از جمله ادعاهایی مبنی بر این شد که گزارشات مربوط به پیشرفت شخصیت کم ، بدون تغییر شخصیت ، تعداد زیادی مبادله شخصیت قابل پخش و ارتباط بیش از حد به طرفداران با وجود شخصیت جدید امیدوارکننده کمپین ، ورسو ، مورد انتقاد قرار نمی گیرد.

در حالی که استثنایی خراب نیست ، مبارزات تک نفره Battlefront II فقط مطابق با اعتیاد به مواد مخدره نبود. یک ماجراجویی همهجانبه و فریبنده و پرتحرک که با شخصیت جدیدی رو به پیشرفت است ، ممکن است برای نجات عنوان جنجالی از عصبانیت طرفداران راه طولانی را طی کند. این بازی این امکان را داشت که حالت چند نفره شفاف پرداخت به برنده خود را با یک برنامه گسترده تک نفره جبران کند ، اما در عوض کوتاه نشد و یک پنج ساعت سرویس فن را با چشم انداز فراموش نشدنی و اما به روایت فراموش نشدنی ارائه داد که با یک تیزر برای محتوای جدید تهیه شده است. یک بار The Last Jedi می چرخد ​​دسامبر 2017.

اوه خوب گیمرهای تک نفره همیشه می توانند اسلحه را در حالت بازی بکشند ، که به بازیکنان این امکان را می دهد تا با استفاده از قهرمانان ، دست های Star Card و تمام دنده های آنها از طریق حالت چند نفره ، سبک گیم پلی خود را سفارشی کنند. هیچ مشکلی با حالت گذرگاه ، درست است؟

درست؟

اعتبارهای حالت گذرگاه محدودیت های روزانه دارند

اگر یک مورد وجود دارد که گیمرها متنفر هستند ، گفته می شود که آنها نمی توانند با اسباب بازی های جدید خود به روشی که می خواهند بازی کنند. EA حتما یادداشت را از دست داده است. علاوه بر قفل کردن تنها کاراکترهایی که هر کسی می خواهد در آن بازی کند ، و فقط در مورد از بین بردن پاداش بازیکنان برای trudging از طریق کمپین تک نفره ، EA یک آخرین ترفند ایجاد کرد تا اطمینان حاصل کند که مصرف کنندگان برای تجربه کامل از جیب خود ، جیب های خود را خالی می کنند. از بازی جدید خود: اجرای یک دوره cooldown برای جمع آوری اعتبار در حالت بازی.

مطمئناً ، Arcade Mode یک فضای خنک و غیر رقابتی است که در آن گیمرها می توانند از طریق یک سری سناریوهای از پیش ساخته بازی کنند یا مینی ماجراهای خود را شخصی سازی کنند. حتی این امکان را برای چند نفره محلی فراهم می کند ، به این معنی که یک مبل کل مبل که مشتاق جدی است می تواند در این تفریح ​​بپیوندد. اما وقتی یک بازی اعتبار بازیکنان را برای همراهی ارائه می دهد

دلخواه شدن به شاهکارها و رسیدن به نقاط عطف در هر دو کمپین تک نفره خود و چند نفره آنلاین ، پس چرا همان پیشنهاد را برای کسانی که از راحتی Arcade Mode بازی می کنند ، افزایش نمی دهیم؟

همانطور که ناشر ادعا می کند ، این اقدامی برای سرکوب کردن در امور کشاورزی اعتباری نیست. این واقعاً روش دیگری است که EA بازیکنان خود را ترغیب می کند به جای اینکه تجربه بازی در گیم پلی خود را با داشتن ، دانستن ، سرگرمی واقعی با سرعت خاص خود ، جعبه های غارت شده را خریداری کنند.

هواداران حرف می زنند

همانطور که احتمالاً تاکنون گرد هم آمده اید ، طرفداران از نحوه دستیابی به پیشرفت Battlefront II از زمان عرضه E3 2017 E3 2017 خوشحال نیستند ، و اغلب آن را با بازی های سنگین سنگین بازی آزاد که 60 دلار قیمت ندارند مقایسه می کنند. آنها رایگان بازی می کنند. گیمرهای عصبانی به سرعت اقدام به ابراز نیتی های خود کردند. این زیبا نبود ، و هنگامی که EA سرانجام تصمیم گرفت تا در تلاش برای ترساندن ترس طرفداران ، قدم بردارد ، Redditor تماشای آن را مشاهده می کنید که Star Wars Battlefront subreddit معادل اینترنت یک dogpile را تجربه می کرد: نظر EA که دفاع از برنامه های خود برای بازی بیشترین را دریافت کرد. تعداد رأی مثبت در تاریخ Reddit. حتی وال استریت در حال عرق کردن است ، زیرا فروش ضعیف می تواند روی سرمایه گذاران EA تأثیر بگذارد.

ظهور و سقوط چنین بازی امیدوارکننده ، یک دید ناامیدکننده برای دیدن است. اگر EA می توانست lootboxes های پرداختی و برنده خود را با پوسته های آرایشی میکروتراپیشانی تغییر دهد - عملی که مدت هاست در بازی هایی مانند Overwatch استفاده می شود - نبردهای چند نفره می توانست چشم نواز باشد ، غوغای سینمایی به عنوان گیمرها تعویض خود را نشان می دادند و همزمان همزمان یکدیگر را به حالت محکم منفجر می کردند. . و سختی نیست که احساس بدی برای همکار توسعه دهنده DICE داشته باشید ، که به دلیل گزارشات منفی اولیه بازی "بسیار ناراحت" شده است.

تقریبا.


Agents of Mayhem یک بازی عجیب و غریب بود که از یک بحران هویت رنج می برد: علاقه ای به داشتن IP جدید و منحصر به فرد خودش نبود ، اما در عین حال ، واقعاً کارهای زیادی برای تهیه غذای Saints Row انجام نداد. جمعیت ، به عنوان سریال که از آن چرخش می کرد. به همین دلیل نتوانست از هر نوع سر و صدایی بیرون بیاید و از دروازه بیرون بیاید.

در حالی که مانند بادکنک سقوط کرد ، کمتر کسی به حدی پیش می رود که Agents of Mayhem را بازی بد بنامیم. این یک تیرانداز شخص ثالث صالح بود که در یک صندوق پستی جذاب ، شامل برخی از طنزهای تجاری علامت تجاری Saints Row و مجموعه ای مناسب و مناسب از مکانیک های اصلی گیم پلی بازی قرار داشت. هک ، تنظیمات بسیار جالب بود: بازی با تصور دوباره سئول کره جنوبی برگزار شد. این چیزی نیست که ما اغلب در بازی می بینیم ، بنابراین حداقل Agents of Mayhem چنین کاری را انجام داده است. متأسفانه ، این منحصر به فرد ترین جنبه آن بود ، زیرا سایر قسمت های بازی فقط روی پرده پوشی بودند. و ، همانطور که می دانیم ، بی پرده بودن در صحنه بازی موج نمی زند.

پیروز شدن . بود
پیروز شدن

انتشار در غرب در همان روز Fallout: New Vegas ، با توجه به این واقعیت بود که Vanquish ، یک تیرانداز سوم شخص ژاپنی ، حتی نمی توانست در بازار آمریکای شمالی دندان بخورد. با این حال ، با گذشت زمان ، به سرعت مشخص شد که Vanquish فقط در یک منطقه به عنوان یک ناپدید نیست: این هدف قرار بود که در سطح جهان به زمین بیفتد.

از بین تمام بازی های این لیست ، هیچ کس مستحق سرنوشت بهتری از Vanquish نبود. Vanquish یک تیرانداز فوق العاده بود که ترکیبی از سرعت بالای اکتان Sonic the Hedgehog ، سبک حرکت آهسته Bayonetta و تیراندازی محکم و پوشاننده Gears of War بود. دسته کوچک موسیقی جاز که منجر به یک شاهکار مطلق در طراحی بازی شد. در کمپین شش ساعته و پرشور Vanquish ، ثانویه پرکننده وجود نداشت.

در حالی که تعدادی از گیمرها و منتقدین که گرداب را به Vanquish دادند ، به دلیل زمان کوتاه اجرای آن ، آن را مورد انتقاد قرار دادند ، تقریبا هیچکدام از آنها نتوانستند کمکی کنند اما تصدیق کنند که چقدر کاملاً هیجان انگیز بازی اصلی است. در هر نقطه ای از Vanquish ، بازیکنان می توانند با شلیک موشک به زانو در لباس شخصی Iron Man-esque شلیک کنند ، و سرهای روباتها را با اسلحه هایی از اسلحه های اولیه گرفته تا پرتاب کننده های دیسک دید. آن زن و شوهر که پایه محکم و سنگین ، آدرنالین است با برخی از خیال انگیزترین طراحی دشمن و محیط در تاریخ بازی بازی کنید ، و شما دستور العمل یکی از ، اگر نه ، عالی ترین (و نه محبوب ترین) سوم را دریافت کرده اید - شخص تیرانداز ساخته شده است.

خوشبختانه ، برای کسانی که آن را دوباره در روز از دست داده اند ، دوباره در Steam منتشر شده اند ، به این معنی که اگر PC دارید ، خودتان را مدیون تجربه Vanquish هستید.

توصیه شده
بعدی
واقعاً با Star Wars: Battlefront II اشتباه کرد
توسط جوی جیولیانی / نوامبر. 17، 2017 3:10 EST

چندی پیش در یک کهکشان بسیار دور ، خیلی دور ، گیمرها آرزوی بالایی برای ورود بعدی در سریال Battlefront Electronic Arts 'Star Wars' داشتند. عاقبت تیرانداز دریافت شده ولرم 2015 وعده گره های بیشتری به جهان درحال گسترش فرانشیز ، حالت های نبرد بیشتر (از جمله نبردهای فضایی) ، محتوای قابل بارگیری رایگان و کمپین واقعی تک نفره داد.

بر روی کاغذ ، این وعده ها مثل همه رویاهای متعصب جنگ ستارگان به نظر می رسید. اما هنگامی که گزارش ها می گویند بازی وابسته به ریزگردها بسیار متکی است ، وقتی که خیال جمعی آنها زیر سایه امپراتوری EA فرو ریخت ، گیمرها با بیداری بی ادب روبرو شدند. متأسفانه ، انگیزه های بازیکن برای پرداخت به-برنده تنها نیروهای تاریک در بازی در ماه های فزاینده و شدید نیست که منجر به انتشار عنوان یک بار امیدوار کننده شود. بیایید نگاهی بیندازیم که واقعاً با Star Wars: Battlefront II چه اشتباهی رخ داده است.

یک سیستم پیشرفت پیچیده

هنگامی که به قفسه های Battlefront در سال 2015 رسید ، بازی به طور انحصاری چند نفره اثبات شد که ناهنجاری در عین حال جذاب در سطح مناظر پر طرفدار بین متقابل است. اما در حالی که در ابتدا فضای نوستالژیک عنوان عالی به نظر می رسید ، چند دور با رایانه شما کاستی های آن را در یک منطقه اصلی نشان داد: قابلیت پخش مجدد.

این بازی نه تنها با چهار سیاره - هر کدام دارای مجموعه ای از مناطق کوچکتر - راه اندازی شد بلکه سیستم پیشرفت آن نیز به این نتیجه رسیده است: امتیازهای تجربی را جمع آوری کنید ، سطح خود را بالا ببرید ، اعتبار کسب کنید و از طریق "کارت های ستاره" قفل بیشتری را باز کنید. بسیاری از داوران به سادگی آن را مورد سوء استفاده قرار دادند و ادعا کردند که چنین سیستم استخوانی باعث می شود بازیکنان سریع بی حوصله و واقعی شوند. در پاسخ ، توسعه دهندگان همه چیز را در ادامه تغییر دادند. و در این فرآیند ، آنچه را که می توانست یک تصویربرداری مجدد و در عین حال پیچیده از سیستم ستاره کارت Battlefront در دسترس باشد ، به یک آشفتگی پیچیده تبدیل کرد.

در جایی که اولین بار در این سریال ، بازیکنان در حال به روزرسانی اسلحه ، لوازم جانبی و توانایی های خود با سفارشی کردن دستان چهار کارت بودند ، راز پیشروی در Battlefront II به معنای دستکاری سه ارز مختلف - کریستال ، اعتبار و قطعات ساختگی است - در ضمن همزمان گسترش می یابد. عرشه ستاره کارت که در هر دو سطح کلاس و در رتبه بازیکن رشد می کنید. اما این فقط نوک کوه یخ است - اگر واقعاً می خواهید جلو بروید ، می خواهید خمیر سخت خود را برای یک جعبه غارت شده یک بشقاب بشویید و شروع کنید

راه آسان

در حالی که ما در موضوع هزینه حتی بیشتر برای یک بازی 60 دلاری هستیم .

خیلی زیاد به جعبه های غارت شده متکی است

برای بهتر یا بدتر شدن ، روند دنیای بازی به سرعت پیش می رود و پیش می رود. و در حالی که برخی از ویژگی ها عملی ، مبتکرانه و حتی پیشگویی هستند - مثلاً ویژگی autosave را در نظر می گیرند - برخی دیگر این کار را نمی کنند. و هیچ ویژگی ترجیحی وجود ندارد که ترجیح می دهیم مستقیماً به داخل گودال سارلاک برسیم تا از ریزگرداندن زشت. متأسفانه ، Battlefront II به شدت به این طرح های کاملاً مبتنی بر قمار تکیه نمی کند تا بازیکنان را با آیتم های تصادفی مانند کارت های ستاره و ساخت قطعات در ازای دریافت پول در دنیای واقعی ، پاداش دهد.

به عبارت دیگر: Star Wars: Battlefront II اکنون دستمزد برنده ای دارد.

در حالی که جعبه های غارت یک ویژگی نسبتاً رایج در بازی های بیشتر از آن چیزی است که احتمالاً تصور می کنید ، اجرای Battlefront II از آنها بسیار ناامید کننده است. به نظر می رسید که توسعه دهندگان آن از رونق بخشیدن از اولین بازی در این سری در هنگام سقوط در سال 2015 کاملاً دلسرد بودند. این حتی یکی از نکات گفتگو آنها بود - تصمیمی که حداقل آنها به نظر می رسید ، افتخار کنند.

اضافه کردن جعبه های غارت شده به یک بازی با هدف نوجوانان و بزرگسالان ، چنان اقدامی بحث برانگیز شده است که کمیسیون بازی بلژیک در واقع تحقیق در مورد Battlefront II را آغاز کرده است تا مشخص کند آیا این حرکت در واقع قمار محسوب می شود یا خیر. در این صورت ، Gamespot گزارش می دهد که ناشران می توانند با جریمه بزرگی روبرو شوند و حتی ممکن است بازی از قفسه های کشور کشیده شود.

DICE در حالت کنترل آسیب است

ناامیدی طرفداران به ظاهر به نقطه جوش رسید پس از آنکه Reddit AMA با شگفتی مودبانه نتوانست هواداران را قانع کند که EA و توسعه دهنده بازی ، DICE ، بهترین علاقه های بازی را در ذهن دارند. اخبار مربوط به بازی های YouTube ، YongYea حتی گزارش داده است که جنجال های Battlefront به صفحه اول CNN Tech رسیده است ، به این معنی که واکنش برگشت طرفداران دیگر برای گوشه های طاقچه های وب مانند سایت های بازی محفوظ نیست و اجازه پخش را می دهیم. به نظر می رسید که DICE چاره ای جز بیرون کشیدن ریزگردها از Battlefront II ندارد. و بنابراین ، دقیقاً همان کاری است که EA انجام داده است - فقط ، آنها اظهار داشتند که این یک حرکت موقت است و نه یک بازنگری در سیستم پیشرفت بازی آنها.

به جای اینکه جعبه های غلاف و کریستال های قابل خریداری را به طور کامل حذف کنید ، این شیطان ها فعلاً آنها را غیرفعال کردند و در یک پست وبلاگ اعلام کردند که بعداً مجدداً ادغام می شوند ، اما "فقط بعد از اینکه تغییراتی در بازی ایجاد کردیم. " درمورد اینکه این تغییرات چیست ، ما فقط می توانیم حدس بزنیم ، اگرچه یک نماینده EA قبلاً تأیید کرده است که آنها قصد حذف ریزگردها را با هم ندارند - آنها صرفاً قصد دارند تا آنها را "متعادل کنند".

مدیر کل DICE ، اسکار گابریلسون قول داده است که هواداران را به روز کند تا هرگونه ترفندهایی را که می خواهند با عنوان مشکل بردارند ، پیش ببرند.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها